( آشوغ ) آشوغ. ( ص ) مجهول. غیرمعروف. ناشناس. نامعروف. ( تحفةالاحباب اوبهی ). گمنام : چه کنم از جفای دهر که من هستم آشوغ در میان شما.طرطری.اشوغ. [ اُ ] ( ص ) شخص مجهول النسب و مفقودالبلد را گویند. ( برهان ) ( هفت قلزم ) ( انجمن آرا ). آشوغ. ( آنندراج ). رجوع به آشوغ شود. در تداول امروز، مجهول الهویه. بیوطن .
( آشوغ ) ۱. غریب، بیگانه.۲. مجهول، غیرمعروف، ناشناس، گمنام: چه کنم از جفای دهر که من / هستم آشوغ در میان شما (طرطری: لغت نامه: آشوغ ).= آشوغ