اشواک
لغت نامه دهخدا
اشواک. [ اِش ْ ] ( ع مص ) خار برآوردن درخت. یقال : اشوکت الشجرة اشواکاً ( علی الاصل ). ( منتهی الارب ). خاردار بودن درخت یا پرخار بودن آن. ( از المنجد ). با خار بسیار شدن درخت. ( تاج المصادر بیهقی ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع شوک خارها .
خار بر آوردن درخت . خار دار بودن درخت یا پر خار بودن آن .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید