اشنی

لغت نامه دهخدا

اشنی. [ اَ نا ] ( ع ن تف ) مکروه تر. ناپسندتر. زشت تر :
و لم یکن عیبها الا تقاصرها
و ای عیب لها اشنی عن القصر.
؟

اشنی. [ اِ ] ( اِخ ) نام دهی در صعید مصر، و آن غیر اسنی بسین مهمله است. ( منتهی الارب ). لهجه عامیانه اشنین است که قریه ای است به صعید در جنب طُنْبُذی ̍. ( از معجم البلدان ). و رجوع به اشنین شود.

فرهنگ فارسی

نام دهی در صعید مصر و آن غیر اسنی بسین مهمله است . لهجه عامیانه اشنین است که قریه ایست بصعید در جنب طنبندی .

گویش مازنی

( آشنی ) /aashni/ آشتی

پیشنهاد کاربران

بپرس