اشنک
لغت نامه دهخدا
اشنک. [ اَ ش َ ن َ ] ( اِ ) گونه ای از صنوبر که دار آن راست و محکم نیست وآنرا شالک دَل ، حَشنک ، دله راجی ، اره قلمه ، و هم صنوبرنامند. جنسی پست از تبریزی که گره دار باشد و راست برنیاید. و رجوع به گیاه شناسی حسین گل گلاب ص 272 شود.
فرهنگ فارسی
یا اشنک ختائی شوهر مخالفین دایه غازان خان بود .
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید