اشنب

لغت نامه دهخدا

اشنب. [ اَ ن َ ] ( ع ص ) مرد خوش آب دندان. مؤنث : شَنْباء. ( منتهی الارب ). مرد خوشاب دندان. ( آنندراج ). آنکه دندانش روشن و آبدار بود. ( مهذب الاسماء ) ( زوزنی ). آنکه دندانش تیز و تنک و آبداربود. ( تاج المصادر بیهقی ). آنکه دندانهای سپید و نیکو داشته باشد. شانب. شنیب. مِشْنَب. ( از المنجد ).

پیشنهاد کاربران

( اشنب ) به کسی گفته می شود که دندانهایش ‍ سفید باشد.

بپرس