اشمیدن

لغت نامه دهخدا

( آشمیدن ) آشمیدن. [ ش َ دَ ] ( مص ) مخفف آشامیدن :
خوش دل شد و آرمید با او
هم خوردو هم آشمید با او.
نظامی.

فرهنگ عمید

( آشمیدن ) نوشیدن: خوش دل شد و آرمید با او / هم خورد و هم آشمید با او (نظامی۳: ۴۱۶ ).

پیشنهاد کاربران

بپرس