اشموغ
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
اهلموغی/اشموغ/اهروموغ بچم اهریمن اموغ/ اهریاموز= اهریمن اموختگی است
نام دیوی است از یاران اهریمن که کار او سخن چینی و جنگ انداختن بین دو نفر است. و دیگر معانی که می توان برای این واژه بکار برد شرارت و فتنه انگیزی میباشد.