اشمود

لغت نامه دهخدا

اشمود. [ ] ( اِخ ) ابن قبطم بن مریم ( یا اشمون بن قفط ). یکی از ملوک نخستین قبط بود که نخستین بار نوروز را در میان قبطیان معمول کرد. ( از بلوغ الارب ج 1 ص 51 ). و در نخبةالدهر دمشقی اشمون بن قفط است. و گویا یکی از دو کلمه محرف دیگری است. رجوع به فهرست نخبةالدهر و ص 266 آن کتاب شود.

پیشنهاد کاربران