اشفته حالی

/~ASoftehAli/

لغت نامه دهخدا

( آشفته حالی ) آشفته حالی. [ش ُ ت َ / ت ِ ] ( حامص مرکب ) چگونگی و صفت آشفته حال.

فرهنگ فارسی

( آشفته حالی ) حالت و کیفیت آشفته حال

پیشنهاد کاربران

آشُفته - حالی: ۱. آشفتگی، آشفته - روانی، شوریدگی، پریشانی ۲. نداری، تنگدستی، مستمندی، تُهیدستی، ناتوانی

بپرس