لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
* اشعهٴ ایکس (مجهول، رنتگن ): (فیزیک ) پرتوهای نور با طول موج کوتاه که در پرتونگاری از آن استفاده می شود
* اشعهٴ کیهانی: (فیزیک ) تشعشعات دارای انرژی و قابلیت نفوذ که از فضای خارج از جو زمین به زمین می رسد.
* اشعهٴ گاما: (فیزیک ) پرتوهایی که از متلاشی شدن مواد رادیواکتیو به وجود می آیند.
* اشعهٴ ماورای بنفش: (فیزیک ) پرتوهایی که به مقدار زیاد در نور خورشید وجود دارد اما بیشتر آن پیش از رسیدن به زمین از میان می رود. نوع مصنوعی آن را به وسیلۀ دستگاه مخصوصی تهیه می کنند و برای افزودن ویتامین d به مواد غذایی و نابود ساختن پاره ای موجودات ذره بینی به کار می رود. این اشعه از پارچه های ضخیم و از شیشه و هوای آلوده عبور نمی کند.
* اشعهٴ ماورای قرمز: (فیزیک ) پرتوهایی نامرئی با طول موج بیشتر از طول موج اشعۀ مرئی که از آن در معالجۀ نورولوژی، دردهای مفاصل، و پاره ای از زخم ها استفاده می کنند.
فرهنگستان زبان و ادب
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
پرتو، شعاع، تشعشع، روشنایی، اشعه، اشعه تابشی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
تغرئ رتاچصلا اذخت� ذئب نباا
به کُردی جنوبی یا پَهلَوانی ( کرمانشاهی، ایلامی، کَلّهُری. . . ) =پِرشَه🌷
تازیانه ٔ زرین . [ ن َ / ن ِ ی ِ زَرْ ری ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مجازاً اشعه ٔ خورشید است : به سر تازیانه ٔ زرین شاه گردون گرفت عالم صبح . خاقانی .
اشِعّه: این کلمه جمع است و مفرد آن شعاع به معنای "پرتو "است بنابراین اشعه ها صحیح نیست و به جای آن باید گفت" اشعه" یا" شعاع ها" یا "پرتوها"
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۲۷. )
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۲۷. )
نوعی اشعه = لیزر
ریون