[ویکی فقه] برخی اشعث بن سعد را به اشتباه اشعث بن قیس دانسته و او را جزء شهداء برشمرده اند. و حال آن که اشعث بن قیس از دشمنان سیدالشهداء علیه السلام بوده است.
۱. ↑ یاران پایدار، ص۲۲.۲. ↑ رمز المصیبة ج۲، ص۱۶۰.۳. ↑ المفید فی ذکری السبط الشهید، ص۱۲۷.۴. ↑ تسلیة المجالس ج۲، ص۳۲۴.
۱. ↑ یاران پایدار، ص۲۲.۲. ↑ رمز المصیبة ج۲، ص۱۶۰.۳. ↑ المفید فی ذکری السبط الشهید، ص۱۲۷.۴. ↑ تسلیة المجالس ج۲، ص۳۲۴.
[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است
ابومحمد، معدیکرب بن قَیْس بن معدیکرب بن معاویه. وی به سبب ژولیدگی همیشگی موهایش، به «اشعث» (ژولیده مو) شهرت یافت. در جاهلیت از سران قبیله کِنْده (از قبایل عمده یمن) بود. و در سال دهم هجرت، در رأس هیئتی به مدینه آمد و مسلمان شد. خواهرش، قُتَیْلَه را به طور غیابی به عقد پیامبر درآورد؛ ولی پیش از رسیدن او به مدینه، رسول خدا رحلت کرد.
بر پایه روایتی اشعث در حجّة الوداع حضور داشت. پس از وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله، مرتد شد و با لشکریان ابوبکر نبردهای سختی کرد؛ اما سرانجام تسلیم و به اسارت نزد ابوبکر آورده شد. ابوبکر او را بخشود و خواهر خود، اُمّ فَرْوَه را به همسری وی درآورد، هر چند در واپسین لحظات عمر خود، از این که اشعث را نکشته بود، اظهار پشیمانی کرد زیرا با همه این ها، او را فردی مفسد می دانست.
در دوره خلافت عمر و کمی پیش از آن، در جنگهای روم و ایران شرکت جست و در همین ایام به همراه قبیله اش (کِنْده) در کوفه سکونت یافت. سپس در دوره خلیفه سوم، کارگزار خلیفه در آذربایجان شد و بنا به اختلاف روایات، بین 4 تا 10 سال والی آنجا بود.
علی بن ابی طالب علیه السلام پس از جنگ جمل، یعنی حدود 6 ماه پس از آغاز خلافتش، او را از ولایت آذربایجان عزل کرد و از وی خواست تا اموال حکومتی را در کوفه به حضرت تحویل دهد. این تصمیم بر اشعث ناگوار آمد، به طوری که بر آن شد تا به معاویه بپیوندد ولی قومش او را بازداشتند زیرا ترک شهر و قوم و پیوستن به معاویه را سزاوار نمی دانستند، گرچه بلاذری از مکاتبه او با معاویه سخن گفته است.
او در جنگ صفین در سپاه امام علی علیه السلام بود و از سوی حضرت فرمانده جناح راست لشکر عراق شد. در این جنگ به مالک اشتر که اصالتی یمنی داشت و از سرداران برجسته سپاه علی علیه السلام بود، حسادت میورزید و در کسب پیروزی های نخستین با او به رقابت می پرداخت.
او در لیلة الهریر ضمن سخنرانی، مردم را از ادامه جنگ برحذر داشت و پس از نیرنگِ بر سر نیزه کردن قرآن ها از سوی معاویه، به شدت از ادامه جنگ جلوگیری کرد و علی علیه السلام را واداشت تا مالک اشتر را از صف مقدم جنگ به عقب بازگرداند. پس از آن در انتخاب ابن عبّاس و مالک اشتر به صورت نماینده سپاه عراق برای داوری با امیرمؤمنان، علی علیه السلام مخالفت ورزید و سرانجام امام را واداشت تا به داوری ابوموسی اشعری تن در دهد.
اشعث در جنگ نهروان در کنار علی علیه السلام ولی بدون هیچ سِمَتی، بر ضدّ خوارج شرکت کرد و پس از این جنگ با وعده های معاویه، مانع اعزام دوباره سپاه علی علیه السلام به سوی شام شد، از این رو حضرت او را بر منبر، منافق پسر کافر خواند و نفرین کرد.
ابومحمد، معدیکرب بن قَیْس بن معدیکرب بن معاویه. وی به سبب ژولیدگی همیشگی موهایش، به «اشعث» (ژولیده مو) شهرت یافت. در جاهلیت از سران قبیله کِنْده (از قبایل عمده یمن) بود. و در سال دهم هجرت، در رأس هیئتی به مدینه آمد و مسلمان شد. خواهرش، قُتَیْلَه را به طور غیابی به عقد پیامبر درآورد؛ ولی پیش از رسیدن او به مدینه، رسول خدا رحلت کرد.
بر پایه روایتی اشعث در حجّة الوداع حضور داشت. پس از وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله، مرتد شد و با لشکریان ابوبکر نبردهای سختی کرد؛ اما سرانجام تسلیم و به اسارت نزد ابوبکر آورده شد. ابوبکر او را بخشود و خواهر خود، اُمّ فَرْوَه را به همسری وی درآورد، هر چند در واپسین لحظات عمر خود، از این که اشعث را نکشته بود، اظهار پشیمانی کرد زیرا با همه این ها، او را فردی مفسد می دانست.
در دوره خلافت عمر و کمی پیش از آن، در جنگهای روم و ایران شرکت جست و در همین ایام به همراه قبیله اش (کِنْده) در کوفه سکونت یافت. سپس در دوره خلیفه سوم، کارگزار خلیفه در آذربایجان شد و بنا به اختلاف روایات، بین 4 تا 10 سال والی آنجا بود.
علی بن ابی طالب علیه السلام پس از جنگ جمل، یعنی حدود 6 ماه پس از آغاز خلافتش، او را از ولایت آذربایجان عزل کرد و از وی خواست تا اموال حکومتی را در کوفه به حضرت تحویل دهد. این تصمیم بر اشعث ناگوار آمد، به طوری که بر آن شد تا به معاویه بپیوندد ولی قومش او را بازداشتند زیرا ترک شهر و قوم و پیوستن به معاویه را سزاوار نمی دانستند، گرچه بلاذری از مکاتبه او با معاویه سخن گفته است.
او در جنگ صفین در سپاه امام علی علیه السلام بود و از سوی حضرت فرمانده جناح راست لشکر عراق شد. در این جنگ به مالک اشتر که اصالتی یمنی داشت و از سرداران برجسته سپاه علی علیه السلام بود، حسادت میورزید و در کسب پیروزی های نخستین با او به رقابت می پرداخت.
او در لیلة الهریر ضمن سخنرانی، مردم را از ادامه جنگ برحذر داشت و پس از نیرنگِ بر سر نیزه کردن قرآن ها از سوی معاویه، به شدت از ادامه جنگ جلوگیری کرد و علی علیه السلام را واداشت تا مالک اشتر را از صف مقدم جنگ به عقب بازگرداند. پس از آن در انتخاب ابن عبّاس و مالک اشتر به صورت نماینده سپاه عراق برای داوری با امیرمؤمنان، علی علیه السلام مخالفت ورزید و سرانجام امام را واداشت تا به داوری ابوموسی اشعری تن در دهد.
اشعث در جنگ نهروان در کنار علی علیه السلام ولی بدون هیچ سِمَتی، بر ضدّ خوارج شرکت کرد و پس از این جنگ با وعده های معاویه، مانع اعزام دوباره سپاه علی علیه السلام به سوی شام شد، از این رو حضرت او را بر منبر، منافق پسر کافر خواند و نفرین کرد.
wikiahlb: اَشْعَث _بن _قَیس
[ویکی اهل البیت] اَشْعَث بن قَیس. این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است
ابومحمد، معدیکرب بن قَیْس بن معدیکرب بن معاویه. وی به سبب ژولیدگی همیشگی موهایش، به «اشعث» (ژولیده مو) شهرت یافت. در جاهلیت از سران قبیله کِنْده (از قبایل عمده یمن) بود. و در سال دهم هجرت، در رأس هیئتی به مدینه آمد و مسلمان شد. خواهرش، قُتَیْلَه را به طور غیابی به عقد پیامبر درآورد؛ ولی پیش از رسیدن او به مدینه، رسول خدا رحلت کرد.
بر پایه روایتی اشعث در حجّة الوداع حضور داشت. پس از وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله، مرتد شد و با لشکریان ابوبکر نبردهای سختی کرد؛ اما سرانجام تسلیم و به اسارت نزد ابوبکر آورده شد. ابوبکر او را بخشود و خواهر خود، اُمّ فَرْوَه را به همسری وی درآورد، هر چند در واپسین لحظات عمر خود، از این که اشعث را نکشته بود، اظهار پشیمانی کرد زیرا با همه این ها، او را فردی مفسد می دانست.
در دوره خلافت عمر و کمی پیش از آن، در جنگهای روم و ایران شرکت جست و در همین ایام به همراه قبیله اش (کِنْده) در کوفه سکونت یافت. سپس در دوره خلیفه سوم، کارگزار خلیفه در آذربایجان شد و بنا به اختلاف روایات، بین 4 تا 10 سال والی آنجا بود.
علی بن ابی طالب علیه السلام پس از جنگ جمل، یعنی حدود 6 ماه پس از آغاز خلافتش، او را از ولایت آذربایجان عزل کرد و از وی خواست تا اموال حکومتی را در کوفه به حضرت تحویل دهد. این تصمیم بر اشعث ناگوار آمد، به طوری که بر آن شد تا به معاویه بپیوندد ولی قومش او را بازداشتند زیرا ترک شهر و قوم و پیوستن به معاویه را سزاوار نمی دانستند، گرچه بلاذری از مکاتبه او با معاویه سخن گفته است.
او در جنگ صفین در سپاه امام علی علیه السلام بود و از سوی حضرت فرمانده جناح راست لشکر عراق شد. در این جنگ به مالک اشتر که اصالتی یمنی داشت و از سرداران برجسته سپاه علی علیه السلام بود، حسادت میورزید و در کسب پیروزی های نخستین با او به رقابت می پرداخت.
ابومحمد، معدیکرب بن قَیْس بن معدیکرب بن معاویه. وی به سبب ژولیدگی همیشگی موهایش، به «اشعث» (ژولیده مو) شهرت یافت. در جاهلیت از سران قبیله کِنْده (از قبایل عمده یمن) بود. و در سال دهم هجرت، در رأس هیئتی به مدینه آمد و مسلمان شد. خواهرش، قُتَیْلَه را به طور غیابی به عقد پیامبر درآورد؛ ولی پیش از رسیدن او به مدینه، رسول خدا رحلت کرد.
بر پایه روایتی اشعث در حجّة الوداع حضور داشت. پس از وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله، مرتد شد و با لشکریان ابوبکر نبردهای سختی کرد؛ اما سرانجام تسلیم و به اسارت نزد ابوبکر آورده شد. ابوبکر او را بخشود و خواهر خود، اُمّ فَرْوَه را به همسری وی درآورد، هر چند در واپسین لحظات عمر خود، از این که اشعث را نکشته بود، اظهار پشیمانی کرد زیرا با همه این ها، او را فردی مفسد می دانست.
در دوره خلافت عمر و کمی پیش از آن، در جنگهای روم و ایران شرکت جست و در همین ایام به همراه قبیله اش (کِنْده) در کوفه سکونت یافت. سپس در دوره خلیفه سوم، کارگزار خلیفه در آذربایجان شد و بنا به اختلاف روایات، بین 4 تا 10 سال والی آنجا بود.
علی بن ابی طالب علیه السلام پس از جنگ جمل، یعنی حدود 6 ماه پس از آغاز خلافتش، او را از ولایت آذربایجان عزل کرد و از وی خواست تا اموال حکومتی را در کوفه به حضرت تحویل دهد. این تصمیم بر اشعث ناگوار آمد، به طوری که بر آن شد تا به معاویه بپیوندد ولی قومش او را بازداشتند زیرا ترک شهر و قوم و پیوستن به معاویه را سزاوار نمی دانستند، گرچه بلاذری از مکاتبه او با معاویه سخن گفته است.
او در جنگ صفین در سپاه امام علی علیه السلام بود و از سوی حضرت فرمانده جناح راست لشکر عراق شد. در این جنگ به مالک اشتر که اصالتی یمنی داشت و از سرداران برجسته سپاه علی علیه السلام بود، حسادت میورزید و در کسب پیروزی های نخستین با او به رقابت می پرداخت.