اشرقی
لغت نامه دهخدا
بنی العباس هاتوا ناظرونا.
رجوع به معجم البلدان ج 1 ص 256 شود.
اشرقی. [ اَ رَ ] ( اِخ ) مسعودبن علی بن مسعود اشرقی. فقیه و قاضی یمن بود. وی در حدود 590 هَ. ق. در روزگار اتابک سنقر مملوک سیف الاسلام درگذشت. او راست : الامثال فی شرح امثال اللمع تألیف ابواسحاق شیرازی. و کتاب الشهاب و شروطالقضاء و غیره. رجوع به معجم البلدان ج 1 ص 256 شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید