اشرفی. [ اَ رَ] ( اِخ ) حاجی ملا محمد فرزند ملا محمدمهدی مازندرانی بارفروشی مشهور به حاجی اشرفی. از عالمان روحانی و مجتهدان بنام بود. نزد سعیدالعلمای مازندرانی تلمذ کرد و معاصر صاحب قصص العلما بود. او راست : 1 - اسرارالشهادة بزبان پارسی که بسال 1322 هَ. ق. در تهران چاپ شده است. 2 - شعائرالاسلام فی مسائل الحلال و الحرام که در سال 1312 هَ. ق. در تهران چاپ شده است. حاجی اشرفی بسال 1315 هَ. ق. درگذشت. ( از ریحانةالادب ).
اشرفی. [ اَ رَ ] ( اِخ ) سمرقندی ، سیدمعین الدین. از شاعران و عالمان عصر خود بود و بسال 595 هَ. ق. در سمرقند درگذشت. از اوست :
یک شب به سوز روز کن و صبحدم برس
جایی که نیست درد سر هیچ روز و شب
روزی هزار چهره گلگون بزخم دست
نیلی شده ست زین فلک نیل گون سلب
این از فلک بنالد و با من کند عنا
وآن از جهان برنجد و بر من کند غضب
گاهی حکیم خواند و گاهی دروغگو
امروز بوتراب و دگر روز بولهب.
( از ریحانةالادب ).
اشرفی. [ اَ رَ ] ( اِخ ) سیدحسن سمرقندی. یکی از شاعران متأخر سمرقند بود و این اشعار از اوست :
تا کی گوئی که هر دو عالم
در هستی و نیستی لئیم است
چون تو طمع از جهان بریدی بیشتر بخوانید ...