اشراج
لغت نامه دهخدا
اشراج.[ اِ ] ( ع مص ) دوال در گوشه جامه دان و مانند آن کردن. یقال : اشرجت العیبة؛ اذا ادخلت بین اَشراجها. ( منتهی الارب ). || بستن خریطه را. ( منتهی الارب ). اشرج الخریطةَ؛ داخل بین اَشراجها و شدها. || اَشْرَج َ صدره علی کذا؛ ضمّه علیه و کتمه کأنما اشرج الخریطةَ علی ما فیها. ( اقرب الموارد ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید