اشدخ. [ اَ دَ ] ( ع اِ ) شیر بیشه. || ( ص ) فرس اشدخ ؛ اسب سپیدروی. ( منتهی الارب ). از رنگهای اسبهاست هر گاه سپیدی ، پیشانی اسب را پر کند و به چشمان آن نرسدگویند اشدخ. و رجوع به غره شود. ( از صبح الاعشی ج 2 ص 19 ). مؤنث : شَدْخاء. ج ، شُدُخ. ( اقرب الموارد ).