اشحاص. [ اَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ شحص. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به شحص شود.اشحاص. [ اِ ] ( ع مص ) در تعب انداختن کسی را. || نفی بلد کردن کسی را. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). تبعید کردن.