[ویکی نور] آشتیانی جلال الدین. سید جلال الدین موسوی آشتیانی سال 1304 شمسی در آشتیان به دنیا آمد. او در دوازده سالگی دوره ابتدایی را در دبستان خاقانی آشتیان به پایان رساند و چند سالی هم نزد دو تن از روحانیان آن دیار، گلستان سعدی، بوستان، منشآت قائم مقام، دیوان حافظ، منشآت امیرنظام گرّوسی، نصاب الصبیان و جامع المقدمات و قسمتی از شرح سیوطی و دره نادری و خط و مقداری ریاضیات را فراگرفت. پس از این دوران، جهت ادامه تحصیل در دبیرستان عازم تهران می شود، ولی میرزا احمد آشتیانی او را از این کار بازمی دارد و میفرماید: (عمر خود را ضایع نکن، شایسته است که به قم بروید و به تحصیل علوم قدیمه بپردازید).
استاد بنا به سفارش میرزا احمد سال 1323 (در سن نوزده سالگی) عازم حوزه علمیه قم شد و پس از پایان دوره سطح، در درس خارج فقه و اصول حضرت آیت الله بروجردی حاضر شد. او همزمان مدت هشت سال تمام از حکیم الهی حضرت علامه طباطبایی الهیات شفا و اسفار الأربعه و قریب یک دوره اصول فقه و قسمتی از تفسیر قرآن را فراگرفت. پس از این دوره به سفر انفس و آفاق پرداخت. در قزوین از محضر پر فیض آیت الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی سفر اسفار را آموخت و سپس در سال 1336 جهت تکمیل علوم نقلی راهی نجف شد. مدت دو سال از محضر آیات عظام حکیم، عبدالهادی شیرازی و به ویژه آیت الله میرزا سید حسن بجنوردی بهره مند شد. در همین زمان سخت بیمار شد و به ناچار به ایران بازگشت. پس از مداوا در تهران مدتی به حوزه درس اسفار حکیم محقق میرزا احمد آشتیانی و مدتی نیز به طور متفرقه به درس میرزا مهدی آشتیانی راه یافت.
استاد سال 1338ش آهنگ ارض ملکوتی رضوی کرد و در آن دیار در حدود پنجاه سال به تصنیف و تدریس فلسفه و عرفان در حوزه و دانشگاه فردوسی مشهد (دانشکده الهیات) پرداخت و این دوره بحق دوره پر بار عمر آن حکیم الهی است که حاصل آن صدها کتاب و مقاله فلسفی - عرفانی است، که نظیر آن را در هیچ یک از تألیفات مدعیان فلسفه و عرفان عصر حاضر نمی توان یافت و دیگر خیل شاگردانی است که در کشور پهناور ایران پراکنده اند و حتی از کشورهای دیگر نیز به درس آموزی به خدمت استاد می رسیدند. همین تألیف ها و تدریس متون عالی از وی شخصیت عظیم جهانی ساخته بود، متونی که تدریس و فهم آنها فیلسوف و عارفی چون حکیم آشتیانی را شایسته و بایسته بود. دریغا که با رفتن این حکیم الهی دوران غریبی این اوراق دوباره فرارسید تا حکیمی و آشتیانی دیگری و استاد در این باره می فرماید «اگر کسی می توانست عبارات شِفا و حکمت الاشراق سهروردی درس بدهد شق ّالقمر کرده بود» و در جای دیگر به گونه ای صریح تر می فرماید
«با کمال تأسف چراغ فروزان حکمت متعالیه و عرفان که به دست لرزان افراد نادر از اکابر علمای امامیه تا این اواخر اطراف خود را روشن می نمود رو به خاموشی رفت. در عصر ما استاد وارد در عرفان که از عهده تدریس آثار عرفانی برآید وجود ندارد و در حکمت و فلسفه نیز جز عده بسیار معدود کسی باقی نمانده است، چرا که محیط موجود، مستعد و آماده برای پرورش شاگرد نمی باشد و اگر به نام درس فلسفه و تصوف حوزه ای دیده شود باید چیزی شبیه کاریکاتور تلقی شود.» این مسائل قلبش را به درد آورده بود. در راه ترمیم این دردها حدود پنجاه سال شب ها را تا به صبح نخوابید و تارهای وجودش نغمه های حکمت و عرفان را نواخت. سلامُ اللهِ ما کَرَّ اللَّیالی و جاوبَتِ الْمَثانی وَالْمَثالی. او عمری را با حکمت و عرفان زندگی کرد، وجوه حکمت (لفظی، کتبی، ذهنی و عینی) در دل و جان او ریشه کرد و از او حکیمی جامع ساخت، مرتبه ای که هر قلندری توان دستیابی به آن را نداشت.
سرانجام آن استاد بزرگ و بی نظیر حکمت و عرفان پس از هشتاد سال عمر پر برکت و تلاش بی وفقه و خدمتهای بی نظیر خود، روز چهارشنبه سوم فروردین ماه 1384 دار فانی دنیا را وداع گفت و به دیار ابدیت شتافت.
استاد بنا به سفارش میرزا احمد سال 1323 (در سن نوزده سالگی) عازم حوزه علمیه قم شد و پس از پایان دوره سطح، در درس خارج فقه و اصول حضرت آیت الله بروجردی حاضر شد. او همزمان مدت هشت سال تمام از حکیم الهی حضرت علامه طباطبایی الهیات شفا و اسفار الأربعه و قریب یک دوره اصول فقه و قسمتی از تفسیر قرآن را فراگرفت. پس از این دوره به سفر انفس و آفاق پرداخت. در قزوین از محضر پر فیض آیت الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی سفر اسفار را آموخت و سپس در سال 1336 جهت تکمیل علوم نقلی راهی نجف شد. مدت دو سال از محضر آیات عظام حکیم، عبدالهادی شیرازی و به ویژه آیت الله میرزا سید حسن بجنوردی بهره مند شد. در همین زمان سخت بیمار شد و به ناچار به ایران بازگشت. پس از مداوا در تهران مدتی به حوزه درس اسفار حکیم محقق میرزا احمد آشتیانی و مدتی نیز به طور متفرقه به درس میرزا مهدی آشتیانی راه یافت.
استاد سال 1338ش آهنگ ارض ملکوتی رضوی کرد و در آن دیار در حدود پنجاه سال به تصنیف و تدریس فلسفه و عرفان در حوزه و دانشگاه فردوسی مشهد (دانشکده الهیات) پرداخت و این دوره بحق دوره پر بار عمر آن حکیم الهی است که حاصل آن صدها کتاب و مقاله فلسفی - عرفانی است، که نظیر آن را در هیچ یک از تألیفات مدعیان فلسفه و عرفان عصر حاضر نمی توان یافت و دیگر خیل شاگردانی است که در کشور پهناور ایران پراکنده اند و حتی از کشورهای دیگر نیز به درس آموزی به خدمت استاد می رسیدند. همین تألیف ها و تدریس متون عالی از وی شخصیت عظیم جهانی ساخته بود، متونی که تدریس و فهم آنها فیلسوف و عارفی چون حکیم آشتیانی را شایسته و بایسته بود. دریغا که با رفتن این حکیم الهی دوران غریبی این اوراق دوباره فرارسید تا حکیمی و آشتیانی دیگری و استاد در این باره می فرماید «اگر کسی می توانست عبارات شِفا و حکمت الاشراق سهروردی درس بدهد شق ّالقمر کرده بود» و در جای دیگر به گونه ای صریح تر می فرماید
«با کمال تأسف چراغ فروزان حکمت متعالیه و عرفان که به دست لرزان افراد نادر از اکابر علمای امامیه تا این اواخر اطراف خود را روشن می نمود رو به خاموشی رفت. در عصر ما استاد وارد در عرفان که از عهده تدریس آثار عرفانی برآید وجود ندارد و در حکمت و فلسفه نیز جز عده بسیار معدود کسی باقی نمانده است، چرا که محیط موجود، مستعد و آماده برای پرورش شاگرد نمی باشد و اگر به نام درس فلسفه و تصوف حوزه ای دیده شود باید چیزی شبیه کاریکاتور تلقی شود.» این مسائل قلبش را به درد آورده بود. در راه ترمیم این دردها حدود پنجاه سال شب ها را تا به صبح نخوابید و تارهای وجودش نغمه های حکمت و عرفان را نواخت. سلامُ اللهِ ما کَرَّ اللَّیالی و جاوبَتِ الْمَثانی وَالْمَثالی. او عمری را با حکمت و عرفان زندگی کرد، وجوه حکمت (لفظی، کتبی، ذهنی و عینی) در دل و جان او ریشه کرد و از او حکیمی جامع ساخت، مرتبه ای که هر قلندری توان دستیابی به آن را نداشت.
سرانجام آن استاد بزرگ و بی نظیر حکمت و عرفان پس از هشتاد سال عمر پر برکت و تلاش بی وفقه و خدمتهای بی نظیر خود، روز چهارشنبه سوم فروردین ماه 1384 دار فانی دنیا را وداع گفت و به دیار ابدیت شتافت.
wikinoor: آشتیانی،_جلال الدین