اشتیاف

لغت نامه دهخدا

اشتیاف. [ اِ ] ( ع مص ) گردن دراز کردن و نگریستن در چیزی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). برآوردن اسب گردن را و نگریستن. ( از اقرب الموارد ). || درشت شدن جراحت. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || نگریستن به برق بدین منظور که به کدام سوی میرود و در کجا باران می بارد. ( از اقرب الموارد ). از دور نگریستن برق را. ( منتهی الارب ). || دیدبانی کردن. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران