اشتکاء

لغت نامه دهخدا

اشتکاء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) شکایت و گله کردن. ( فرهنگ نظام ). گله کردن. ( منتهی الارب ). || تظلم به کسی بردن و به وی خبر دادن از رفتار بدش نسبت بخود. ( از اقرب الموارد ). || فلان یشتکی به ؛ یعنی او متهم است بدان. || ساختن پوست را تا دوغ زنند. ( منتهی الارب ). اشتکت المراءةُ؛ اتخذت الشکوةَ لمخض اللبن او للحلب. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص ل . ) گله کردن ، گله مند شدن ، شکایت کردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس