اشتمام کردن: بوییدن.
( ( به گلهای بوییده و دست مالیده ی دیگران اشتمام نکرده ) )
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۵۴۳ ) .
( ( به گلهای بوییده و دست مالیده ی دیگران اشتمام نکرده ) )
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۵۴۳ ) .