اشتغار. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) دور رفتن در بیابان. || ستم کردن برکسی. || فخر کردن بر کسی. || مشتبه شدن کار. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || بسیار شدن عدد چنانکه گویند فلان خاندان را میشمرد و آنها را فزون یافت. || کاری بر کسی ، بزرگ و عظیم شدن. || جنگ میان دو گروه وسعت یافتن و بزرگ شدن. || حساب چیزی بر کسی مشتبه شدن چنانکه بدان رهبری نشود. || کسی در کار زمین و املاک خود سرگردان شدن یعنی آنچنان امورش پراکنده باشد که نداند کدام را آغاز کند. ( از اقرب الموارد ). || بسیار شدن شتران و مختلف گردیدن آنها. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).