دیکشنری
مترجم
بپرس
اشتر میری
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اشترمیری. [ اُ ت ُ ] ( حامص مرکب ) شترمیری. مرگامرگی اشتر.
فرهنگ فارسی
مردن پیاپی شتران بسبب سرایت امراض مرگامرگی شتران .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها