اِشْبیلیّه ، نام معرب ایالت سویل در جنوب غربى اسپانیا در کرانة رود گواذا لکیویر.
اشبیلیه از تاریخى بسیار کهن برخوردار است . مطالعات باستان شناختى نشان مى دهد که فینیقیها در هزارة دوم ق م پس از تأسیس شهرهای صور و صیدا در کرانة خاوری دریای مدیترانه ، وارد مغرب و اندلس شدند و مستعمراتى در آنجا بنا کردند که یکى از آنها اشبیلیه بود و چون در سرزمینى پهناور و پست واقع شده بود، آن را اسفلا یا اسپلا در عبری : اشفیلا نامیدند عبادی ، 4 - 5؛ EUE, LV/816 ؛ نیز نک: ابن کردبوس ، 39؛ حمیری ، 9 و بعدها در دورة رومیان به هیسپالیس تغییر نام یافت چمبرز، ؛ XII/445 کلیر، ؛ XX/620 بریتانیکا، ؛ XVI/580 ، EUE همانجا. این نام به صورت سویلیا نیز آمده است XXIII/158 , 3 BSE. اشبیلیه در دورة رومیان مرکز ایالت بتیکا و اقامتگاه خاندانهای اشرافى و ثروتمند بود و از بزرگ ترین مراکز تمدن و فرهنگ به شمار مى رفت دوزی ، 220 ؛ . WNGD در 11م واندالها اشبیلیه را مرکز حکومت خود قرار دادند و سپس ویزیگوتها نزدیک به قرن بر آنجا حکومت کردند تا سرانجام در 3ق /12م به دست مسلمانان فتح شد و از آن پس اشبیلیه نامیده شد صاعد اندلسى ، 2 - 3؛ 1 EI؛ اینترنشنال ، ؛ XVI/374 قس : ابن خلدون ، تاریخ ، / 52 - 53.
... [مشاهده متن کامل]
جغرافى نگاران مسلمان ، اشبیلیه را جزو اقلیم چهارم و یکى از 8 ایالت اندلس دانسته ، و از آن به عنوان شهری پر خیر و برکت با میوه های فراوان یاد کرده اند ابن کردبوس ، 29؛ مقدسى ، 94؛ ابن حوقل ، 10. این شهرازروزگاران کهن به حاصل خیزی ومحصولات کشاورزی فراوان به خصوص زیتون ، پنبه ، نیشکر و انگور شهرت داشته است و بسیاری از محصولات آن را به افریقیه و دیگر سرزمینها مى برده اند نک: حمیری ، 1؛ یاقوت ، /95.
موسى بن نصیر در 4ق پس از فتح شذونه و قرمونه ، اشبیلیه را که مهم ترین بندر و مرکز تجارت اندلس به شمار مى رفت ، محاصره کرد و پس از یک یا چند ماه آنجا را به تصرف درآورد؛ سپس بخشى از سپاهیان خود را به فرماندهى عیسى بن عبدالله بر آنجا گماشت و خود برای تصرف شهر مارده رفت ابن قوطیه ، 5؛ اخبار. . . ، 4 - 5؛ ابن عذاری ، چ بیروت ، /4؛ شحنه ، º لوی پرووانسال ، . I/25 هنگامى که موسى مارده را در محاصره داشت ، شماری از مسیحیان اشبیلیه که به شهرهای لبله و باجه گریخته بودند، سر به شورش نهادند و به اشبیلیه حمله کردند. موسى پس از فتح مارده فرزندش عبدالعزیز را با سپاهى روانة اشبیلیه کرد و آنجا را باز پس گرفت ابن عذاری ، چ بیروت ، /5؛ اخبار، 6؛ مونس ، 5. در اواخر 5ق خلیفة اموی ، ولید بن عبدالملک ، موسى را به دمشق فراخواند. موسى نخست حکومت اندلس را به عبدالعزیز سپرد و خود روانة دمشق شد ابن قوطیه ، 6؛ ابن عذاری ، چ بیروت ، /3؛ مقری ، /76 - 77. عبدالعزیز اشبیلیه را مقر حکومت خود گردانید و پس از تصرف بخشهایى از شرق و غرب اندلس تا اقیانوس اطلس و با از میان برداشتن مخالفان ، پایه های حکومت مسلمانان را در اندلس استوار ساخت ، اما طولى نکشید که در 7 یا به گفته ای 8ق به اشارة سلیمان بن عبدالملک حک 6 - 9ق به دست سپاهیان خود در مسجد اشبیلیه به قتل رسید ابن قوطیه ، 6 - 7؛ اخبار، 7 - 8؛ ابن عذاری ، چ بیروت ، /3 - 4؛ مقری ، /80 - 81؛ مونس ، 30؛ آل على ، 8 - 9.
پس از عبدالعزیز، بزرگان اشبیلیه ایوب بن حبیب لخمى خواهرزادة موسى را به حکومت برداشتند، اما چون عبدالله یا محمد بن یزید از سوی خلیفة دمشق به حکومت افریقیه گماشته شد، در 8ق ایوب را عزل کرد و حر بن عبدالرحمان ثقفى را به جای وی گماشت . حر و به گفته ای ایوب در 9ق مقر حکومت اندلس را از اشبیلیه به قرطبه منتقل کرد ابن قوطیه ، 7؛ اخبار، 8 - 9؛ ابن عذاری ، چ بیروت ، /5؛ مقری ، /35؛ بستانى ، 4/2.
با انتقال مرکز حکومت به قرطبه ، از شکوفایى و پیشرفت اشبیلیه کاسته نشد، اما از آتش شورشها و جنگهای داخلى نیز در امان نماند. اختلافات و کشمکشهای میان قبایل مختلف عرب که از مدتها پیش آغاز شده بود و هر کدام در آرزوی به دست گرفتن حکومت در اندلس بودند، در زمان حکومت ابوالخطار حُسام بن ضرار حک 25 - 28ق به اوج خود رسید. وی برای کاستن و یا دست کم محدود کردن اختلافات ، هر یک از این قبایل را در یکى از شهرهای اندلس اسکان داد. از جمله دمشقیان را در البیره ، و اهل حمص را در اشبیلیه جای داد و از آن پس اشبیلیه را حمص نیز نامیدند. این سیاست ابوالخطار برای مدتى آرامش را به شهرهای اندلس بازگرداند، اما چون خود تعصب شدیدی نسبت به یمنیان داشت و به دیگر قبایل سخت مى گرفت ، دوباره آتش اختلافات میان قبایل شعله ور شد ابن عذاری ، چ بیروت ، /3 - 4؛ مقری ، /37؛ مونس ، 61 - 62؛ دوزی ، . 146 ثوابة بن سلامة جذامى والى اشبیلیه در 27ق در جنگى که میان وی و ابوالخطار درگرفت ، پیروز شد و ولایت اندلس را به دست گرفت . پس از وفات ثوابه در 29ق یوسف بن عبدالرحمان فهری والى اندلس شد. در روزگار وی عروة بن ولید با مسیحیان پیمان بست و سپاهى گرد آورد تا اشبیلیه را از چنگ یوسف به در آورد، اما طولى نکشید که یوسف ، عروه را شکست داد و اشبیلیه را بازپس گرفت اخبار، 8؛ ابن قوطیه ، 4 - 5؛ ابن عذاری ، چ بیروت ، /5؛مقری ، /38، /6؛لوی پرووانسال ، . I/49 - 50
در پى شدت یافتن آشوبهای داخلى در اندلس ، عبدالرحمان بن معاویه از بازماندگان دولت اموی که به مغرب گریخته بود، در 38ق وارد سواحل غربى اندلس شد و به یاری گروهى از اهالى اشبیلیه که نزد وی آمده ، و با او بیعت کرده بودند، شهرهای مالقه و اشبیلیه را تصرف کرد و با شکست دادن یوسف بن عبدالله فهری والى اندلس و نیز تصرف قرطبه رسماً حکومت اندلس را به دست گرفت و سلسلة امویان اندلس را بنیاد نهاد. وی قرطبه را پایتخت خویش قرار داد و حکومت اشبیلیه را در 41ق به عبدالملک بن عمر مروانى سپرد ابن عذاری ، چ بیروت ، /4 - 9؛ ابن خلدون ، تاریخ ، /63 - 64؛ مقری ، /27 - 29. از این پس اشبیلیه به عنوان دومین شهر بزرگ اندلس همواره از سوی مخالفان داخلى و دشمنان خارجى تهدید مى شد و تقریباً همة شورشهایى که در . . .
اشبیلیه از تاریخى بسیار کهن برخوردار است . مطالعات باستان شناختى نشان مى دهد که فینیقیها در هزارة دوم ق م پس از تأسیس شهرهای صور و صیدا در کرانة خاوری دریای مدیترانه ، وارد مغرب و اندلس شدند و مستعمراتى در آنجا بنا کردند که یکى از آنها اشبیلیه بود و چون در سرزمینى پهناور و پست واقع شده بود، آن را اسفلا یا اسپلا در عبری : اشفیلا نامیدند عبادی ، 4 - 5؛ EUE, LV/816 ؛ نیز نک: ابن کردبوس ، 39؛ حمیری ، 9 و بعدها در دورة رومیان به هیسپالیس تغییر نام یافت چمبرز، ؛ XII/445 کلیر، ؛ XX/620 بریتانیکا، ؛ XVI/580 ، EUE همانجا. این نام به صورت سویلیا نیز آمده است XXIII/158 , 3 BSE. اشبیلیه در دورة رومیان مرکز ایالت بتیکا و اقامتگاه خاندانهای اشرافى و ثروتمند بود و از بزرگ ترین مراکز تمدن و فرهنگ به شمار مى رفت دوزی ، 220 ؛ . WNGD در 11م واندالها اشبیلیه را مرکز حکومت خود قرار دادند و سپس ویزیگوتها نزدیک به قرن بر آنجا حکومت کردند تا سرانجام در 3ق /12م به دست مسلمانان فتح شد و از آن پس اشبیلیه نامیده شد صاعد اندلسى ، 2 - 3؛ 1 EI؛ اینترنشنال ، ؛ XVI/374 قس : ابن خلدون ، تاریخ ، / 52 - 53.
... [مشاهده متن کامل]
جغرافى نگاران مسلمان ، اشبیلیه را جزو اقلیم چهارم و یکى از 8 ایالت اندلس دانسته ، و از آن به عنوان شهری پر خیر و برکت با میوه های فراوان یاد کرده اند ابن کردبوس ، 29؛ مقدسى ، 94؛ ابن حوقل ، 10. این شهرازروزگاران کهن به حاصل خیزی ومحصولات کشاورزی فراوان به خصوص زیتون ، پنبه ، نیشکر و انگور شهرت داشته است و بسیاری از محصولات آن را به افریقیه و دیگر سرزمینها مى برده اند نک: حمیری ، 1؛ یاقوت ، /95.
موسى بن نصیر در 4ق پس از فتح شذونه و قرمونه ، اشبیلیه را که مهم ترین بندر و مرکز تجارت اندلس به شمار مى رفت ، محاصره کرد و پس از یک یا چند ماه آنجا را به تصرف درآورد؛ سپس بخشى از سپاهیان خود را به فرماندهى عیسى بن عبدالله بر آنجا گماشت و خود برای تصرف شهر مارده رفت ابن قوطیه ، 5؛ اخبار. . . ، 4 - 5؛ ابن عذاری ، چ بیروت ، /4؛ شحنه ، º لوی پرووانسال ، . I/25 هنگامى که موسى مارده را در محاصره داشت ، شماری از مسیحیان اشبیلیه که به شهرهای لبله و باجه گریخته بودند، سر به شورش نهادند و به اشبیلیه حمله کردند. موسى پس از فتح مارده فرزندش عبدالعزیز را با سپاهى روانة اشبیلیه کرد و آنجا را باز پس گرفت ابن عذاری ، چ بیروت ، /5؛ اخبار، 6؛ مونس ، 5. در اواخر 5ق خلیفة اموی ، ولید بن عبدالملک ، موسى را به دمشق فراخواند. موسى نخست حکومت اندلس را به عبدالعزیز سپرد و خود روانة دمشق شد ابن قوطیه ، 6؛ ابن عذاری ، چ بیروت ، /3؛ مقری ، /76 - 77. عبدالعزیز اشبیلیه را مقر حکومت خود گردانید و پس از تصرف بخشهایى از شرق و غرب اندلس تا اقیانوس اطلس و با از میان برداشتن مخالفان ، پایه های حکومت مسلمانان را در اندلس استوار ساخت ، اما طولى نکشید که در 7 یا به گفته ای 8ق به اشارة سلیمان بن عبدالملک حک 6 - 9ق به دست سپاهیان خود در مسجد اشبیلیه به قتل رسید ابن قوطیه ، 6 - 7؛ اخبار، 7 - 8؛ ابن عذاری ، چ بیروت ، /3 - 4؛ مقری ، /80 - 81؛ مونس ، 30؛ آل على ، 8 - 9.
پس از عبدالعزیز، بزرگان اشبیلیه ایوب بن حبیب لخمى خواهرزادة موسى را به حکومت برداشتند، اما چون عبدالله یا محمد بن یزید از سوی خلیفة دمشق به حکومت افریقیه گماشته شد، در 8ق ایوب را عزل کرد و حر بن عبدالرحمان ثقفى را به جای وی گماشت . حر و به گفته ای ایوب در 9ق مقر حکومت اندلس را از اشبیلیه به قرطبه منتقل کرد ابن قوطیه ، 7؛ اخبار، 8 - 9؛ ابن عذاری ، چ بیروت ، /5؛ مقری ، /35؛ بستانى ، 4/2.
با انتقال مرکز حکومت به قرطبه ، از شکوفایى و پیشرفت اشبیلیه کاسته نشد، اما از آتش شورشها و جنگهای داخلى نیز در امان نماند. اختلافات و کشمکشهای میان قبایل مختلف عرب که از مدتها پیش آغاز شده بود و هر کدام در آرزوی به دست گرفتن حکومت در اندلس بودند، در زمان حکومت ابوالخطار حُسام بن ضرار حک 25 - 28ق به اوج خود رسید. وی برای کاستن و یا دست کم محدود کردن اختلافات ، هر یک از این قبایل را در یکى از شهرهای اندلس اسکان داد. از جمله دمشقیان را در البیره ، و اهل حمص را در اشبیلیه جای داد و از آن پس اشبیلیه را حمص نیز نامیدند. این سیاست ابوالخطار برای مدتى آرامش را به شهرهای اندلس بازگرداند، اما چون خود تعصب شدیدی نسبت به یمنیان داشت و به دیگر قبایل سخت مى گرفت ، دوباره آتش اختلافات میان قبایل شعله ور شد ابن عذاری ، چ بیروت ، /3 - 4؛ مقری ، /37؛ مونس ، 61 - 62؛ دوزی ، . 146 ثوابة بن سلامة جذامى والى اشبیلیه در 27ق در جنگى که میان وی و ابوالخطار درگرفت ، پیروز شد و ولایت اندلس را به دست گرفت . پس از وفات ثوابه در 29ق یوسف بن عبدالرحمان فهری والى اندلس شد. در روزگار وی عروة بن ولید با مسیحیان پیمان بست و سپاهى گرد آورد تا اشبیلیه را از چنگ یوسف به در آورد، اما طولى نکشید که یوسف ، عروه را شکست داد و اشبیلیه را بازپس گرفت اخبار، 8؛ ابن قوطیه ، 4 - 5؛ ابن عذاری ، چ بیروت ، /5؛مقری ، /38، /6؛لوی پرووانسال ، . I/49 - 50
در پى شدت یافتن آشوبهای داخلى در اندلس ، عبدالرحمان بن معاویه از بازماندگان دولت اموی که به مغرب گریخته بود، در 38ق وارد سواحل غربى اندلس شد و به یاری گروهى از اهالى اشبیلیه که نزد وی آمده ، و با او بیعت کرده بودند، شهرهای مالقه و اشبیلیه را تصرف کرد و با شکست دادن یوسف بن عبدالله فهری والى اندلس و نیز تصرف قرطبه رسماً حکومت اندلس را به دست گرفت و سلسلة امویان اندلس را بنیاد نهاد. وی قرطبه را پایتخت خویش قرار داد و حکومت اشبیلیه را در 41ق به عبدالملک بن عمر مروانى سپرد ابن عذاری ، چ بیروت ، /4 - 9؛ ابن خلدون ، تاریخ ، /63 - 64؛ مقری ، /27 - 29. از این پس اشبیلیه به عنوان دومین شهر بزرگ اندلس همواره از سوی مخالفان داخلى و دشمنان خارجى تهدید مى شد و تقریباً همة شورشهایى که در . . .