اشاده

لغت نامه دهخدا

( اشادة ) اشادة. [ اِ دَ ] ( ع مص ) برافراشتن چیزی را. ( منتهی الارب ). || بلند کردن بنا. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || برداشتن آواز. || آشکار کردن چیزی. آشکارا کردن چیزی. || نسبت کردن سخن را به کسی. ( منتهی الارب ). || بلند کردن نام. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || بلند گردانیدن قدر و منزلت کسی را: اشاد بذکره. ( منتهی الارب ). || تعریف کردن. || شناسانیدن گمشده را. || هلاک کردن. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

برافراشتن چیزی را یا بلند کردن بنا برداشتن آواز . یا آشکار کردن چیزی .

پیشنهاد کاربران

بپرس