اش خر
لغت نامه دهخدا
اشخر. [ اَ خ َ ] ( اِخ ) یمنی جمال الدین. او راست : شرح بهجةالمحافل و بغیةالاماثل فی تلخیص المعجزات و السیر و الشمائل تألیف ابوبکر عامری. ( معجم المطبوعات جزء 2 چ مصر 1330 ).
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید