آسِنا، آثرین، آترین - واژه اوستایی ( ăsna )
نام دخترانه
در سنگ نوشته نقش رستم ( طاق بُستان ) DNa:
نام آسینا و گئومات به چشم می خورد که هَمستار ( علیه ) داریوش شورش کرده بودند!
اِرنِست اِمیل هِرتسفِلد ( ایران شناس آلمانی تبار ) :
... [مشاهده متن کامل]
آسینا ( آترین ) نام بانوی نامدار دوره هخامنشی در زمان داریوش بزرگ بود که تبارش به کمبوجیه دوم ( پسر کوروش ) می رسد و از خاندان واسپوهَران ( واسپوران، خاندان شاهزادگان و نجیب زادگان هخامنشی ) می باشد!
( ( آن را با واژه آترینا همسان ندانید: نام پسرانه
واژه اوستاییِ - بر پایه سنگ نوشته نقش رستم ( طاق بُستان ) DNa:
نام پسر اوپَدرَم که همستار ( علیه ) والی خوزستان شورش کرد! ) )
آسین:آسِن - واژه اوستایی ( asn )
پرتو، روشنایی، نور، فروزِش، آتش ( آذر ) -
تو، درون، داخل، نزدیک، کنار -
نهاد، سرشت، وجود، گوهره، فطرت، آفرینش
باارزش، گران بها، اکسیر، کیمیا، کمیاب، نادر
ا: ا: پسوند اسم ساز و شاخص فارسی یا پسوند چشمگیر، بزرگ کننده و برتری دهنده فارسی
معنی: تابناک، فروزان، درخشنده، نورانی -
سرشت خوب ( هومَت: پندار نیک ) ، نژاد والا، گوهره ی چشمگیر و تماشایی ( کاریزمادار ) -
با اصل و نسب، ریشه دار، تبارمند، شریف، نجیب، شرافتمند، پاک نژاد، سِپَنتا، بزرگوار، مناعت طبع، بلندنظر، بزرگ منش ( فرانسوی: جنتلمن ) -
والا، گرانمایه، ارزنده، شکوهمند، با شوکت
این واژه با کمک از نَسک ( کتاب ) ایران باستان برگرفته شده است:
نوشته: یوزِف ویسهوفِر ( ویزه هوفِر )
برگردان: مرتضی ثاقب فر
نام دخترانه
در سنگ نوشته نقش رستم ( طاق بُستان ) DNa:
نام آسینا و گئومات به چشم می خورد که هَمستار ( علیه ) داریوش شورش کرده بودند!
اِرنِست اِمیل هِرتسفِلد ( ایران شناس آلمانی تبار ) :
... [مشاهده متن کامل]
آسینا ( آترین ) نام بانوی نامدار دوره هخامنشی در زمان داریوش بزرگ بود که تبارش به کمبوجیه دوم ( پسر کوروش ) می رسد و از خاندان واسپوهَران ( واسپوران، خاندان شاهزادگان و نجیب زادگان هخامنشی ) می باشد!
( ( آن را با واژه آترینا همسان ندانید: نام پسرانه
واژه اوستاییِ - بر پایه سنگ نوشته نقش رستم ( طاق بُستان ) DNa:
نام پسر اوپَدرَم که همستار ( علیه ) والی خوزستان شورش کرد! ) )
آسین:آسِن - واژه اوستایی ( asn )
پرتو، روشنایی، نور، فروزِش، آتش ( آذر ) -
تو، درون، داخل، نزدیک، کنار -
نهاد، سرشت، وجود، گوهره، فطرت، آفرینش
باارزش، گران بها، اکسیر، کیمیا، کمیاب، نادر
ا: ا: پسوند اسم ساز و شاخص فارسی یا پسوند چشمگیر، بزرگ کننده و برتری دهنده فارسی
معنی: تابناک، فروزان، درخشنده، نورانی -
سرشت خوب ( هومَت: پندار نیک ) ، نژاد والا، گوهره ی چشمگیر و تماشایی ( کاریزمادار ) -
با اصل و نسب، ریشه دار، تبارمند، شریف، نجیب، شرافتمند، پاک نژاد، سِپَنتا، بزرگوار، مناعت طبع، بلندنظر، بزرگ منش ( فرانسوی: جنتلمن ) -
والا، گرانمایه، ارزنده، شکوهمند، با شوکت
این واژه با کمک از نَسک ( کتاب ) ایران باستان برگرفته شده است:
نوشته: یوزِف ویسهوفِر ( ویزه هوفِر )
برگردان: مرتضی ثاقب فر