اسیر شدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) گرفتار شدن بچنگ دشمن افتادن .

پیشنهاد کاربران

land somebody in trouble/hospital/court etc
to cause someone to have serious problems or be in a difficult situation
اسیر افتادن ؛ اسیر شدن. ( یادداشت بخط مؤلف ) .
در بند شدن
گرفتار آمدن
Cooped up

بپرس