اسیر الهوی

لغت نامه دهخدا

اسیرالهوی. [ اَ رُل ْ هََ وا] ( اِخ ) زاکی بن کامل بن علی مکنی به ابوالفضائل ، معروف به مهذب هبتی قطیفی. وی ادیب و فاضل و شاعری رقیق الشعر بود و در سنه 546 هَ. ق. درگذشت. او راست :
عیناک لحظهما امضی من القدر
و مهجتی منهما اضحت علی خطر
یا احسن الناس لولا انت ابخلهم
ماذا یضرک لو متعت بالنظر
جد بالخیال و ان ضنت یداک به
فقد حذرت و ما وُفّیت من حذر
یا من تمکن فی قلبی الغرام به
لاتبتلی مقلتی بالدمع و السهر
زود بتودیعة او وقفة فعسی
تجبی بها نضو اشواق علی سفر.
و هم او گوید:
افعال الحاظه المرضی الصحاح بنا
اضعاف ما یفعل الصمصامة الذکر
عجبت من جفنه بالضعف منتصراً
علی القلوب و یقوی و هو منکسر
و من لهیب خدود کلما سقیت
ماءالشباب بنارالحسن تستعر
ان مج فی الشرق مما فیه الرضاب تری ( ؟ )
من عرف ریاه اهل الغرب قد سکروا
شهود صدق غرامی فیک اربعة
الوجد و الدمع و الاسقام و السهر.
( معجم الادباء یاقوت چ مارگلیوث ج 4 ص 215 ).

فرهنگ فارسی

زاکی بن کامل بن علی مکنی بابی الفضائل معروف بمهذب هبنی قطیفی . وی ادیب و فاضل و شاعری رقیق الشعر بود و در سنه ۵۴۶ در گذشت .

پیشنهاد کاربران

بپرس