اسگالش. [ اِ ل ِ ] ( اِمص ) اسم اسگالیدن. سگالش. اندیشه. تفکر. فکر. خیال. ( برهان ) : او نمی خندد ز ذوق مالشت او همی خندد بر آن اسگالشت.مولوی.|| اندیشه مند را نیز گفته اند که صاحب فکر و خیال باشد. ( برهان ). و ظاهراً این معنی بر اساسی نیست.