دیکشنری
مترجم
بپرس
اسکیزنده
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اسکیزنده. [ اِ زَ دَ / دِ ] ( نف ) نعت فاعلی از اسکیزیدن. سکیزنده. آلیزنده. جفته افکن.
فرهنگ فارسی
آلیزنده جفته افکن
فرهنگ عمید
سکیزنده، جست وخیزکننده.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها