اسکودری
لغت نامه دهخدا
اسکودری. [اِ دِ ] ( اِخ ) ( مادام ) نام زوجه اسکودری شاعر فرانسوی است. وی در فن نثر مهارت تام داشت. بعض منشآت وی را جمع و نشر کرده اند.
اسکودری. [ اِ دِ ] ( اِخ ) مادلین. خواهر اسکودری ، شاعر فرانسوی. وی بعض قصص را برشته تحریر درآورده و برخی اشعار نیز سروده است.
پیشنهاد کاربران
اسکودری [askodari]: به فتح همزه ی نخست، سکون سین، ضمّ کاف، سکون واو و فتح دال، نام موضعی است در شمال روستای تاش ( از توابع استان سمنان ) و منطقه ی سرعلی آباد شاهکو، در ارتفاعات جنوب شرقی گرگان در استان
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
گلستان. این موضع در مسیر خطوط چاپارخانه های مرکز ایران به استرآباد ( گرگان کنونی ) بوده و در گذشته رباطی سنگی در آن قرار داشته است. وجه تسمیه موضع اسکودری مشخص نیست، اما ممکن است ترکیبی از واژه ی ( ( اسک ) ) به معنی اسب و قاصد باشد.