اسکنبیل

/~eskambil/

لغت نامه دهخدا

اسکنبیل. [ اِ کَم ْ ] ( اِ ) ( در خوار ) نام درختچه ایست فاقد برگ و در اطراف کویر و نقاط خشک و شوره زار روید. اسکنبول. اسکمبول. اسکمیل. بُتو. رِسو. فُغ. و از آن دو گونه در ایران دیده شده است .

فرهنگ فارسی

( اسم ) رختچهای از تیر. ترشکها ( هفت بندها ) که در سواحل آفریقا و آسیای مرکزی و غربی میروید بتو رسو ارطی ارته .

فرهنگ عمید

گیاهی خودرو از خانوادۀ ریواس با ساقۀ بندبند، که در کویر و شوره زار می روید.

دانشنامه آزاد فارسی

اِسْکنبیل(یا: اسکمبیل)
گیاهانی چوبی از جنس Calligonum، متعلق به تیرۀ علف هفت بند. این گیاهان ساقه های بندبندِ بسیار محکم و شاخه های درهم و انبوه دارند و گل هایشان دارای دُم گُل و گل پوشی گلبرگ مانند است. چندین گونه از این گیاهان در نواحی خشک و بیابانی ایران می روید.

پیشنهاد کاربران

بپرس