دیکشنری
مترجم
بپرس
اسکناباد
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اسکناباد. [ ] ( اِخ ) قلعه ای در فارس. رجوع بجهانگشای جوینی چ قزوینی ج 2 ص 97 حاشیه 3، و اسکنان شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک