اسکداری

لغت نامه دهخدا

اسکداری. [ ] ( اِخ ) ابومحمد عبداﷲبن شیخ حسن کانقری. وی در مائه سیزدهم هجری میزیست. او راست : حاشیه بر حاشیه خیالی بر شرح سعد بر عقاید نسفیه ( توحید )، و در بولاق بسال 1254 هَ. ق. بطبع رسیده است. ( معجم المطبوعات ).

اسکداری. [ اِ ک ُ ] ( اِخ ) محمد امین. او راست : حاشیه بر شرح العصام ملا جامی بر کافیه ابن حاجب ( در نحو )، این کتاب در آستانه بطبع رسیده است. و نیز شرح علی جملة فی المبادی العامة ( منطق ) که در آستانه بسال 1271 هَ. ق. بطبع رسیده. ( معجم المطبوعات ).

فرهنگ فارسی

محمد امین او راست : حاشیه بر شرح العصام ملاجامی برکافیه ابن حاجب این کتاب در آستانه بطبع رسیده است . و نیز شرح علی جمله فی المبادی العامه که در آستانه بسال ۲۷۱ بطبع رسیده .

پیشنهاد کاربران

بپرس