اسکای فال

ترانهٔ اسکای فال برندهٔ جایزهٔ اسکار، گلدن گلوب، گرمی و بریت شد.

اسکای فال در ۲۳ اکتبر ۲۰۱۲ در رویال آلبرت هل در لندن و در ۲۶ اکتبر در سرتاسر بریتانیا اکران شد. این فیلم در ۹ نوامبر ۲۰۱۲ در ایالات متحده انتشار یافت. این فیلم جوایز متعددی دریافت کرد از جمله جایزه بفتای بهترین موسیقی فیلم، جایزه بفتای بهترین فیلم بریتانیایی، جایزه انجمن بازیگران فیلم برای بهترین گروه بدلکاری و همچنین نامزد ۵ جایزه اسکار شد که پر هالبرگ و کارن بیکر برای بهترین تدوین صدا و ادل برای بهترین ترانه اورجینال موفق به دریافت این جایزه شدند.
در استانبول، مأموران MI6، جیمز باند و ایو مانی پنی، پاتریس مزدور را تعقیب می کنند که یک هارد دیسک حاوی جزئیات مأموران مخفی را دزدیده است. در حالی که باند و پاتریس بالای یک قطار در حال حرکت با هم می جنگند، ام به مانی پنی دستور می دهد تا به پاتریس شلیک کند، علیرغم اینکه دید واضحی نداشت. پول پولی ناخواسته به باند می زند که به رودخانه می افتد. فرض بر این است که باند مرده است و پاتریس با هارد دیسک فرار می کند.
سه ماه بعد، به دلیل یک تحقیق عمومی در مورد نحوه کار M با هارد دیسک سرقت شده، گرت مالوری، رئیس کمیته اطلاعات و امنیت پارلمان و یک افسر سابق SAS، او را برای بازنشستگی تحت فشار قرار داد. اگرچه او ادعا می کند که هنوز مفید است، سرورهای MI6 هک شده اند و M لحظاتی قبل از انفجار ساختمان MI6 یک پیام کامپیوتری طعنه آمیز دریافت می کند. باند که از مرگ احتمالی خود برای بازنشستگی استفاده کرد، از این حمله باخبر شد و به خدمت در لندن بازگشت. او در یک سری معاینات فیزیکی، پزشکی و روانی مردود می شود، اما M بازگشت او به میدان را تأیید می کند و به او دستور می دهد کارفرمای پاتریس را شناسایی کند، هارد دیسک را بازیابی کند و پاتریس را بکشد. او با Q جدید ملاقات می کند که به او یک فرستنده رادیویی و یک اسلحه Walther PPK می دهد.
در شانگهای، باند پاتریس را تعقیب می کند و شاهد کشتن یک هدف توسط او است. این دو با هم دعوا می کنند و پاتریس قبل از اینکه باند بتواند هویت کارفرمایش را بفهمد، جان خود را از دست می دهد. مانی پنی به باند در تحقیقاتش به دستور مالوری می پیوندد. باند یک نشانه کازینویی پیدا می کند که پاتریس قصد داشت برای ترور پول نقد کند و او را به کازینویی در ماکائو می برد. در آنجا، Sévérine، همدست پاتریس، به باند نزدیک می شود. او با شناختن خالکوبی او به این نتیجه رسید که او برده جنسی بود که توسط یک جنایتکار که اکنون او را استخدام کرده، «نجات داده» شده است، مردی که باند مایل است با او ملاقات کند. او به او هشدار می دهد که توسط محافظانش هدف قرار می گیرد، اما قول می دهد اگر باند کارفرمایش را بکشد کمک کند. باند حمله را خنثی می کند و به Sévérine در قایق بادبانی خود، Chimera می پیوندد. آنها به جزیره ای متروکه در سواحل ماکائو سفر می کنند، جایی که خدمه آن ها را دستگیر کرده و به کارفرمای سورین، رائول سیلوا، تحویل می دهند. سیلوا که زمانی مأمور MI6 بود، به تروریسم سایبری روی آورد و حمله به MI6 را سازماندهی کرد. سیلوا Sévérine را می کشد، اما باند به نیروهای کمکی MI6 که سیلوا را برای تحویل به بریتانیا دستگیر می کنند، هشدار می دهد.