اسکارن

لغت نامه دهخدا

اسکارن. [ اِ رُ ] ( اِخ ) پُل. شاعر و نویسنده فرانسوی ، مولد پاریس. او راست : ویرژیل تراوستی ، رمان کمیک و کمدی های ابتکاری او مقدمه آثار مولیر بشمار میرود. وی با نواده آگریپا دُبینه که بعدها مادام دُمَنْتِنُن گردید، ازدواج کرد و در بیشتر ایام عمر از روماتیسم معذّب بود. ( 1610 - 1660 م. ).

اسکارن. [ اِ رَ ] ( اِخ ) قریه ای نزدیک دبوسیه از نواحی صغد از قرای کشانیة و از آنجاست بکربن حنظلةبن انومرد الاسکارنی الصغدی و پسر وی محمدبن بکر متوفی پس از 370 هَ.ق. ( معجم البلدان ).

اسکارن. [ اِ رِ ] ( اِخ ) کرسی کانتن آلپ ماریتیم ، ناحیه نیس ، دارای 1062 تن سکنه و راه آهن از آن گذرد.

پیشنهاد کاربران