اسکات

/~eskAt/

برابر پارسی: آرام کردن، خاموش کردن

معنی انگلیسی:
silencing, convincing

لغت نامه دهخدا

اسکات. [ اِ ] ( ع مص ) خاموش کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). خموش کردن. ساکت کردن. تسکیت. تسکین. || منقطع گشتن سخن. منقطع شدن سخن. یقال : اسکت ؛ اذا انقطع کلامه فلم یتکلم. ( منتهی الارب ).

اسکات. [ اَ ] ( ع اِ ) اوباش. || بقایای هر چیزی. || روزهای معتدل پس گرما. ( منتهی الارب ).

اسکات. [ اِ ] ( اِخ ) والتر. یکی از بزرگترین نویسندگان اسکاتلندی در ربع اول قرن نوزدهم. وی در نظم و نثر هر دو اقتدار و مهارت داشت و آثاری که از خود یادگار گذاشته است از شاهکارهای ادبیات انگلیس بشمار میرود.اسکات در 15 ماه اوت 1771 م. در شهر ادیمبورگ از بلاد اسکاتلند متولد شده است. پدر وی مردی معتبر و متدین بود و بشغل وکالت اشتغال داشت. مادر او زنی عفیف ونیکوکار و دارای تعلیم و تربیت عالی و ممتاز بود. شاعر جوان بقدری مهر و علقه او را در دل میپرورد که روز بعد از وفات او بعضی از اشیاء کوچک متعلق باو رادر اطراف میز تحریر خود جمع کرده و هر روز صبح پیش از آنکه مشغول کار شود بیاد او بدانها نگاه میکرد.
اسکات در ایام طفولیت بعلت ضعف و کسالت مزاج مجبور شد در املاک ییلاقی پدر بزرگ خود اقامت کندو به این ترتیب توانست روزگار کودکی خود را میان مناظر زیبای طبیعت و متنزهات کوهستانی بسر برد. در مدرسه اسکات به فعالیت و چابکی و غرور و هوش سرشار معروف و عموماً در میان همشاگردیهای خود سمت پیشوائی و قیادت احراز میکرد. از همان زمان طفولیت ممارست غریب در قصه سازی داشت و بمطالعه تاریخ و احوال گذشتگان دقت بسیار مبذول میداشت. بعد از آموختن علوم مقدماتی در دارالفنون ادیمبورگ بتحصیل علم حقوق پرداخت و در آنجا بواسطه پشت کار و استقامت بسیار و هوش و حافظه معروف بود.
ذوق ادبی وی بیشتر بزندگانی قرون وسطی تمایل داشت و قصه ها و افسانه ها و اشعار پهلوانی را بمیل و رغبت بی اندازه فرامیگرفت. در این ایام بعشق مطالعه آثار سروانتس زبان اسپانیولی را آموخت. در علم حقوق اسکات چندان پیشرفت نکرد و بیشتر میل او بسیاحت در اکناف مملکت و مشاهده آثار تاریخی و اماکن طبیعی آن معطوف بود و بهمین جهت اغلب مورد ملامت و سرزنش پدر واقع میشد که به او میگفت : «تو برای پیله وری لایق تری تا برای وکالت ». اسکات مدّت چهارده سال بشغل وکالت اشتغال داشت و چون ذوق و میل او متوجه این کار نبود هیچگونه ترقی نکرد و حقوق وی از سالی ششصد لیره متجاوز نشد ولی در طول تمام این مدّت بمطالعه فنون ادبی ادامه میداد و برای آثار و نوشته های جاودانی آینده خود دائماً اطلاعات و معلومات کسب میکرد. با آنکه آثار عمده ومهم اسکات به نثر است ولی زندگانی ادبی او با نظم آغاز میشود. اولین اثری که در ادبیات از او منتشر شده ترجمه اشعار شاعر آلمانی بورگر میباشد که سلاست و متانت ترجمه آن بر قدرت شاعر جوان و آتیه درخشان اودلالت میکرد. کمی بعد بعض قطعات وطنی را که در ایام کسب علم در مدرسه سروده بود جمع کرد و در دو جلد بنام «اشعار سواحل اسکاتلند» انتشار داد و این اثر نخستین او پیشرفت و انتشار کامل یافت و مورد تمجید واقع شد. در سنه 1805 م. رُمان «سرود آخرین خنیاگر» را انتشار داد و این کتاب بزودی چنان مشهور شد که متجاوزاز دو هزار نسخه آن در سال اول فروش رفت و تا سنه ٔ1830 م. چهل و چهار هزار مجلد آن فروخته شد و معادل هزار لیره منافع آن عاید شاعر گردید. چند سال بعد شاهکار شعری او بنام «خاتون دریا» منتشر گردید و در این آثار مخصوصاً در کتاب آخری اسکات روح رمانتیک و قریحه سرشار خود را بخوبی بمعرض شهود آورده و بقدری در وصف مناظر طبیعی و تشریح حالات و اخلاق ساده انسانی مهارت بخرج داده است که بلافاصله در تمام بریطانیا نام او مشهور شد و دیری نگذشت که کتابهای مزبور بتمام السنه قاره اروپا ترجمه گردید. بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

نویسنده بزرگ اسکاتلندی ( و . ادمبورگ ۱۷۷۱ - ف . ۱۸۳۲ م . ) وی در دانشگاه ادمبورگ بتحصیل حقوق پرداخت و سپس مدت ۱۴ سال بشغل وکالت اشتغال داشت . نخستین اثری که از او انتشار یافته ترجمه اشعار [ بورگر] شاعر آلمانی است . اندکی بعد بعض قطعات وطنی را که در ایام تحصیل در مدرسه سروده بود گرد آورد و در دو جلد بنام [ اشعارسواحل اسکاتلند] انتشار داد و این اثر مورد تشویق وتمجید قرار گرفت . در ۱۸٠۵ رمان [ سرود آخرین خنیانگر] را انتشار داد وبدین وسیله بسیار مشهور شد . چند سال بعد شاهکار شعری او بنام [ خاتون دریا ] ( خانم دریا ) منتشر گردید . درین آثار مخصوصا در کتاب اخیر روح رمانتیک وقریحه سرشار اسکات آشکار شد . ور در ۱۸۲۹ دچار کسالت وبیماری شد وسال بعد به فالج شدیدی مبتلا گردید ودر ۱۸۳۲ در گذشت .
ساکت کردن، آرام کردن، خاموش کردن
( مصدر ) خاموش کردن زبان بستن .
اوباش . یا بقایای هر چیزی .

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) خاموش کردن ، زبان بستن .

فرهنگ عمید

۱. ساکت کردن، خاموش کردن.
۲. آرام کردن.

گویش مازنی

/eskaat/ چرم گاو - پوست گاو که بوسیله ی میخ هایی چوبی بر زمین پهن و محکم می شود، تا خشک شده و از فساد در امان نگاهداشته شود

دانشنامه عمومی

آسکات. آسکات ( به لاتین: Askat ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در جمهوری آلتای واقع شده است. [ ۱]
عکس آسکاتعکس آسکات
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

آرام کردن ساکت کردن
هم خانواده با سکوت سکونت ساکت است

بپرس