اسپهبدیه

/~espahbodiyye/

لغت نامه دهخدا

اسپهبدیه. [ اِ پ َ ب َ دی ی َ / ی ِ ] ( ص ، نسبی ، اِ ) اصبهبذیة. نام نوعی از دراهم عراق. || ( اِخ ) نام مدرسه ای ببغداد میان دو درب.

اسپهبدیه. [ اِ پ َ ب َ دی ی َ ] ( اِخ ) شعبه ای از آل باوندکه از 466 تا 606 هَ. ق. / 1073 - 1210م. در طبرستان حکومت رانده اند و نام آنان از این قرار است : 1 - حسام الدوله شهریاربن قارن بن سرخاب بن شهریار، 37 سال.2 - نجم الدوله قارن بن شهریار، 8 سال. 3 - شمس الملوک رستم بن قارن ، 4 سال. و پسر او سیف الدین عمادالدوله فرامرز مربی عمادی شاعر بود. 4 - علاءالدّوله علی بن حسام الدوله شهریار، 21 سال. 4 ( الف ) - بهرام بن حسام الدوله شهریار. 4 ( ب ) - رستم بن دارابن حسام الدوله شهریار. 5 - نصرةالدین شاه غازی رستم بن علی ، متوفی بسال 558 هَ. ق. / 1163 م.، 24 سال. 6 - شرف الملوک ( علأالدوله ) حسن بن رستم ، 9 سال. 7 - حسام الدوله اردشیربن حسن متوفی بسال 602 هَ. ق. / 1205 - 1206 م.، 34 سال. 8 - نصیرالدوله شمس الملوک شاه غازی رستم بن اردشیر، متوفی 606 هَ. ق. 1210 م.، 4 سال. ( سفرنامه مازندران و استراباد رابینو صص 135 - 136 بخش انگلیسی ).

فرهنگ فارسی

شعبه ای از آل باوند

گویش مازنی

/espah bodiye/ از شاخه های سلسله ی آل باوندفرمانروایان آنان در تبرستان و گیلان و ری و قومس حکومت داشتند و شهر ساری پایتخت ایشان بودپیدایی این سلسله مربوط به سالهایی است که خاندان علویان تبرستان منقرض شده بودکوکب اقبال فرمانروایان اسپهبدیه که به سال ۴۶۶ درخشیدن گرفت در سال ۶۰۶ ب ایلغار مغول به افول گرایید

پیشنهاد کاربران

بپرس