اسپلی

لغت نامه دهخدا

اسپلی. [ ] ( اِ ) بلغت تنکابن اسم جرّی است. ( تحفه حکیم مؤمن ) ( فهرست مخزن الادویه ).

گویش مازنی

/espeli/ خرمگس - مگس خونخوار کوهستانی البرز مرطوب & اسپله - ماهی درشت اندام خزری با سر بزرگ

پیشنهاد کاربران

بپرس