اسپریز

/~aspriz/

لغت نامه دهخدا

اسپریز. [ اَ ] ( اِ مرکب ) اسب رس. میدان و فضا و عرصه. ( برهان ). اسپریس. اسپرز. ( سروری ). || رزمگاه :
ببر کرده یکسر سلیح ستیز
نهادند رو جانب اسپریز.
جلالی.
و رجوع به اسپریس شود.

فرهنگ فارسی

میدان و فضاو عرصه
۱ - راهی که اسب بیک روز تواند پیمود . ۲ - ( اسم ) عرصه ای که اسب در آن تاخت کند میدان اسب دوانی اسب رس اسب رز اسپ ریس . ۳ - میدان چوگان بازی و نمایش و رژه ۴ - میدان جنگ .

پیشنهاد کاربران

بپرس