اسپروز یا اسپیروز
واژه ایست بهم شده از اسپه یا اسپی، یا اسپیدیا سپید و روز
نام کوهی افسانه ای مابین ری و طبرستان نیست
اسپروز نام دیگر دماوند است
کوهی که خورشید هرروز از ستیغ آن برتافته و سپیدی و روشنی می گسترد
اسپه به زرتشتی همان سفید است روز هم همان روز یعنی کوهی دارای روزهای سپید و احتمالا بین مازندران و ری زمین باشد
نام کوهی افسانه ای که فریدون شاهنامه در آن بزرگ می شود تا از چنگ ضحاک در امان بماند . فریدون در اسپروز نزد مرشد و پیری خردمند به نام شاهو بزرگ می شود و شیر گاومیشی به اسم برمایه را مینوشد.