اسپر

/~espar/

لغت نامه دهخدا

اسپر. [ اِ پ َ ] ( اِ ) سپر. جُنّه. ( برهان ). تُرس. مجن . جَوب. فَرْض. مِجْنَب. دَرَق :
بر او گردن ضخم چون ران پیل
کف پای او گرد چون اسپری.
منوچهری.
پیش این فولاد بی اسپر میا
کز بریدن تیغ را نبود حیا.
مولوی.
اسپری باشم گَه ِ تیر خدنگ.
مولوی.
- کرگ اسپر ؛ سپر از پوست کرگدن :
بنیزه بگشتند و بشکست پست
کمانها گرفتند هردو بدست
ببارید تیر از کمان سران
بروی اندر آورده کرگ اسپران.
فردوسی.
|| در اصطلاح بنّایان ، دیوار میان دو مجرّدی از بیرون سو . بدنه دیوار درسته ای از آجر و غیر آن که زیر طُرّه باشد بر قسمت بیرونی عمارت.

اسپر. [ اِ پ ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) اعمال و حرکات منظم برای تقویت جسم و تربیت روان ، مانند شکار، اسپ سواری ، صید ماهی و غیره. ورزش.

فرهنگ فارسی

( اسم ) هاگ
اسپ سواری

فرهنگ معین

(اِ پَ ) (اِ. ) سپر.

فرهنگ عمید

= سِپَر

دانشنامه عمومی

آسپر. آسپر ( به لاتین: Aaspere ) یک روستا در استونی است که در دهستان هالیالا واقع شده است. [ ۱]
عکس آسپر

آسپر (کمون). آسپر ( به فرانسوی: Aspères ) یک کمون در فرانسه است که در canton of Sommières واقع شده است. [ ۱] آسپر ۱۰٫۰۶ کیلومتر مربع مساحت دارد ۷۴ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس آسپر (کمون)عکس آسپر (کمون)

در معماری قدیمی، اِسپَر یا پیشانی قسمتی است قائم و بدون پنجره که میان سرستون و لبه بام قرار گرفته است. اسپر در زیر طُرّه قرار گرفته و در راستای افقی به سه عنصر اصلی تقسیم می شود: فَرَسب ( عضو پایینی ) ، اِفریز یا کتیبه ( عضو میانی ) و گلویی ( بالاترین عضو ) . نسبت ها و جزئیات پیشانی در ستون های مربوط به سبک های مختلف، متفاوت است و به دقت تعیین می شود.
برای تزئین بخش اسپر، نوار و ابزار افقی پُرنقش و نگاری روی ستون زده می شود. به اسپر، بالاستون و روسوار هم گفته شده است.
عکس اسپرعکس اسپر
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

سپر
پیش این الماس بی اسپر میا
کز بریدن تیغ را نبود حیا
✏ �مولوی�

بپرس