اسپانیا در زمان ژوزف بناپارت

دانشنامه عمومی

اسپانیا ناپلئونی بخشی از اسپانیا که در طول جنگ شبه جزیره ( ۱۸۰۸–۱۸۱۸ ) وفادار به ژوزف یکم بود، پس از اینکه کشور تا حدی توسط نیروهای فرانسوی اشغال شد. در این دوره، این کشور به عنوان دولت متکی امپراتوری اول فرانسه در نظر گرفته شد.
بخشی از اسپانیا که به مقاومت در برابر اشغال فرانسه ادامه داد، به فرناندو هفتم وفادار ماند و با بریتانیا و پرتغال متحد شد تا ارتش ناپلئون را از اسپانیا بیرون کند. این جنگ شامل بسیاری شکست و پیروزی بود، تا اینکه از سال ۱۸۱۲ تا ۱۸۱۳، پیروزی های متفقین در سالامانکا و ویتوریا به معنای شکست رژیم بناپارتیست و اخراج سربازان ناپلئون بود. معاهده والنسای فرناندو هفتم را به عنوان پادشاه قانونی اسپانیا به رسمیت شناخت.
اسپانیا از زمان عهدنامه دوم سن ایلدفونسو در سال ۱۷۹۶ با فرانسه علیه بریتانیا متحد شده بود. پس از شکست ناوگان ترکیبی اسپانیا و فرانسه توسط بریتانیا در نبرد ترافالگار در سال ۱۸۰۵، شکاف هایی در اتحاد ظاهر شد و اسپانیا پس از شروع جنگ چهارم ائتلاف، آماده حمله از جنوب به فرانسه شد. در سال ۱۸۰۶، اسپانیا برای تهاجم در صورت پیروزی پروس آماده شد، اما شکست پروس از ارتش ناپلئون در نبرد ینا–اورشتدت باعث شد اسپانیا عقب نشینی کند. با این حال، اسپانیا همچنان از از دست دادن ناوگان خود در ترافالگار و این واقعیت که مجبور شد به محاصره قاره ای بپیوندد ناراحت بود. با این وجود، دو متحد با تقسیم پرتغال، شریک و متحد تجاری دیرینه بریتانیا که از پیوستن به محاصره قاره ای امتناع کرد، موافقت کردند. ناپلئون کاملاً از وضعیت فاجعه بار اقتصاد و اداره اسپانیا و شکنندگی سیاسی آن آگاه بود. او به این باور رسید که اسپانیا در شرایط کنونی به عنوان متحد ارزش چندانی ندارد. او اصرار داشت که نیروهای فرانسوی را در اسپانیا مستقر کند تا برای تهاجم فرانسه به پرتغال آماده شود، اما پس از انجام این کار، بدون هیچ نشانه ای از پیشروی به سمت پرتغال، به انتقال نیروهای فرانسوی اضافی به اسپانیا ادامه داد. حضور نیروهای فرانسوی در خاک اسپانیا برای اسپانیا به شدت نامطلوب بود، و در نتیجه حامیان فرناندو، وارث ظاهری تاج و تخت، در آرانخوئز غوغا کردند. کارلوس چهارم در مارس ۱۸۰۸ از سلطنت کناره گیری کرد و نخست وزیر او، مانوئل دو گودوی نیز برکنار شد. فرناندو به عنوان پادشاه قانونی اعلام شد و به مادرید بازگشت و انتظار داشت وظایف خود را به عنوان پادشاه انجام دهد. ناپلئون بناپارت فرناندو را به بایون فرانسه احضار کرد و فردیناند رفت و کاملاً انتظار داشت که بناپارت موقعیت او را به عنوان پادشاه تأیید کند. ناپلئون کارلوس چهارم را نیز احضار کرده بود که جداگانه وارد شد. ناپلئون به فرناندو فشار آورد تا به نفع پدرش که تحت فشار از سلطنت کناره گیری کرده بود، کناره گیری کند. سپس کارلوس چهارم به نفع ناپلئون از سلطنت کناره گیری کرد، زیرا نمی خواست پسر مطرودش وارث تاج و تخت باشد. ناپلئون برادرش ژوزف را بر تخت سلطنت نشاند. استعفای رسمی برای حفظ مشروعیت پادشاه جدید انجام شد.
عکس اسپانیا در زمان ژوزف بناپارتعکس اسپانیا در زمان ژوزف بناپارتعکس اسپانیا در زمان ژوزف بناپارتعکس اسپانیا در زمان ژوزف بناپارتعکس اسپانیا در زمان ژوزف بناپارتعکس اسپانیا در زمان ژوزف بناپارت
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران