( فزا ) فارسی است
و ( فضا ) شکلِ نادرست این واژه است.
و ( فضا ) شکلِ نادرست این واژه است.
اِسپاش ناو : برابر واژه ی سفینه ی فضایی
اسپاش پیما : فضاپیما
زمان اسپاش: فضا زمان
اسپاش نورد : فضانورد
اسپاش پیما : فضاپیما
زمان اسپاش: فضا زمان
اسپاش نورد : فضانورد
واژه اسپاش گویا از واژه ی اوستایی ثْوْاشَ به چم ( معنا ) فضای تهی میان آسمان و زمین گرفته شده و در پهلویگ سْپاش بوده است
به پهلوی به معنی "فضا" و "حجم" است و همانندی اش با "space" یا "spatium" بنابر کوچ واژه از ایران به رم نبوده بلکه بیشتر زبان های اروپا با فارسی و پهلوی همریشه هستند و بیشتر همانندی ها از این روی دیده می
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
شوند. دلیل این که اینگلیسی ها می گویند "mother" وامگیری واژه "مادر" فارسی نیست بلکه ریشه مشترک این دو زبان. تکبر را بکنار بگذاریم و پژوهشگرانه رفتار کنیم.
فضا به پارسی می شود اسپاش ( espaš ) . این واژه از پارسی میانه به لاتینی رفت و شد Spatium ( اسپاشیوم ) . سپس از لاتینی به فرانسوی رفت و شد Spacieaux یا espace، از فرانسوی به انگلیسی راه پیدا کرد و شد space.
... [مشاهده متن کامل]
فضایی: اسپاشیک
فضاپیما: اسپاشه
فضای آزاد: اسپاش آزاد
بن مایه ( منبع ) : فرهنگ کوچک پهلوی، د. ن. مکنزی، برگردان بانو میر فخائی
فرهنگ برابر پارسی واژگان بیگانه، ابوالقاسم پرتو
Oxford dictionary, etymology of English words
واژه نامه ی آکسفورد ، ریشه شناسی واژگان انگلیسی
... [مشاهده متن کامل]
فضایی: اسپاشیک
فضاپیما: اسپاشه
فضای آزاد: اسپاش آزاد
بن مایه ( منبع ) : فرهنگ کوچک پهلوی، د. ن. مکنزی، برگردان بانو میر فخائی
فرهنگ برابر پارسی واژگان بیگانه، ابوالقاسم پرتو
واژه نامه ی آکسفورد ، ریشه شناسی واژگان انگلیسی
در زبان پهلوی به معنی فضا می باشد، شباهت آن به واژه space در زبان انگلیسی قابل توجه است.