اسوریان
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
آسوریان، یکی از گروههای قومی ساکن در ایران و برخی کشورهای دیگر که هویت، فرهنگ و تاریخ مختص به خود دارند. جمعیت آسوریان جهان را بین 000‘300 تا حدود یک میلیون نفر تخمین زدهاند که در ایران، عراق، ترکیه، سوریه، اردن، لبنان، ایالات متحدة امریکا، اتحاد جماهیر شوروی و برخی از کشورهای اروپایی زندگی میکنند ( دایرهالمعارف بزرگ شوروی؛ آمریکانا، ذیل نستوری گری ؛ کلارک، 141 ) . آسوریان ایران تا پیش از انقلاب بین 000‘70 تا 000‘90 نفر ( شاید 000‘75 نفر، دایرهالمعارف بزرگ شوروی، ذیل ایران ) بودهاند.
... [مشاهده متن کامل]
آسوریان ایران بیشتر ساکن تهران و ارومیهاند و در اهواز، باختران، همدان، قزوین، اصفهان، تبریز، و سلماس نیز زندگی میکنند. بجز ایران، مناطق کوهستانی کردستان عراق و ترکیه هم از مراکز تجمّع سنتی و مهم آسوریان است ( تسرتلی، 16, 17 ) . با اینهمه، پاتریارک یا اسقف اعظم آسوریان مقیم ایالات متحدة آمریکاست ( واترفیلد، 79، مایر. ذیل کلیسای آسوری ) .
شواهد زبانشناسی و مردمشناسی طبیعی یا زیستی ثابت میکند که آسوریان، مسیحیان سریانیزبان و از خانوادة سامیاند و با اینکه اختلاط با مردمان دیگر، تغییراتی در ساختمان جسمانی ایشان به وجود آورده، اما گروههای اصیلتر، شکل و خصوصیات سامی خود را حفظ کردهاند ( فیلد، 59 ) . اینان از دیرباز به اعتقاد نستوری ( نکـ نسطوریه ) پایبند بودهاند، لیکن در میان آنان آسوریان یعقوبی مونوفیزیت ( نکـ یعقوبیه ) و گروهی وابسته به کلیسای کاتولیک رم ـ که خویشتن را کلدانی ( نکـ کبدانیان ) میخوانند ـ و اندکی ارتودُکس یونانی و پروتستانت انجیلی نیز یافت میشود. به علاوه، در حوالی سلماس آسوریانی زندگی میکنند که یهودیاند و به لهجة خاص خود، آرامی یهودی سخن میگویند ( تسرتلی، 17, 23 ) ، اما اینان همگی سابقة تاریخی مشترک دارند و اختلافات اعتقادیشان بعداً بروز کرده است ( بجز آسوریان یهودی، که اطلاع درستی از سابقة تاریخی آنان در دسترس نیست ) . کلیسای نستوری سریانیزبان در سرزمینهای شرقی ایران فعالیتهای تبلیغاتی گستردهای داشت و دامنة کارش به چین و هند نیز رسیده بود، چنانکه در برخی از نواحی جنوبی هند، چون مالابار و نیز در بخشهایی از چین و آسیای مرکزی، گروههای بسیاری بدان گرویدند ( هیستینگز، ذیل مسیحیان سریانی ؛ دایرهظالمعارف بزرگ شوروی؛ آمریکانا، ذیل نستوری گری ) . از سوی دیگر مارونیان لبنان نیز از مسیحیان سریانی شمرده میشوند و وجه مشترک همة این گروهها قبول زبانسریانی به عنوان زبان دینی است، هرچند که تکلم هر گروه به زبان محلی خویش است ( هیستینگز، ذیل مسیحیان سریانی ) ، ولی آسوریانِ موضوع این مقاله ظاهراً بقایای سریانی زبانان مسیحی شده در اعصار گذشتهاند.
آسوریان خود را از نسل آشوریان کهن، یعنی مردم کشوری که در 612ق م به دست مادها و متحدین آنان مضمحل شد، میدانند، اما بر سر این سخن گفتگوهای بسیار است. آشوریان باستانی، قوم و کشور خود را اشّور مینامیدند، اما آسوریان خود را سورایی . اسّورایی ، و اثورایی مینامند، که نام اخیر بیشتر به آسوریان کوهستاننشین اطلاق میشود ( دایرهالمعارف بزرگ شوروی؛ تسرتلی، 16 ) . واژة سورایی ( به معنی سریانی = سوریهیی نکـ پانوسی، 90 ) را شاید بتوان اختصار اسّورایی ( آشوری ) دانست. ولی درستی این فرض مسلم نیست ( همو، 91 ) ، چنانکه گروهی برآنند که نام آسوری برای این قوم سریانیزبان عنوان جعلی است و به قول فیلیپ حتّی، مبلغین آنگلیکن این نام را رواج دادند، و در آن زمان مورد پذیرش رهبران قوم نیز قرار گرفت ( حتّی، 519 ) . لیکن باید توجه داشت که نام آشور پس از سقوط امپراتوری آشور ادامه داشته است. در سنگنبشتههای هخامنشیان اثورا ( آشور ) نام یکی از ایالات آن امپراتوری است ( کنت، 166 ) ؛ در 116م، تراژن امپراتور روم ادیابنه، یا ادیابن ( واقع در شمال بینالنهرین و حوالی زاب بزرگ ) را تسخیر کرد و آن را با نام «آشور» ولایتی از روم گردانید ( اولیری، 17؛ دوبواز، 207 ) . این سرزمین که در اعصار گذشته قسمتی از امپرانوری آشور بود، بعداً باز به ایران ملحق گردید، در حالی که نینوا متعلق به آن محسوب میشد ( همو، 164 ) . آمیانوس که در دورة ساسانیان میزیست آشور را یکی از مسیحیانی بودهاند و تاتیان میگوید که او خود در «سرزمین آشوریان» به دنیا آمده است ( هیستینگز، ذیل مسیحیان سریانی ) .
بنا بر یک سند ارمنی، کریستاپور اول، کاتولیکوس یا جاثلیق ارمنستان ( میان سالهای 475، 480م ) نامهیی به مناطق آشوری مینویسد و آنان را از اختلاط بانستوریان برحذر میدارد ( الیسائوس، مقدمه، 16, 17 ) . باتوجه به نکات بالا عنوان آسوری برای این مردم به کلی بیاساس و خالی از سابقة تاریخی نمینماید، و شاید قومی که در این کوهستانها از دیرباز میزیستهاند نام خود را به رغم تغییر زبان، همچنان حفظ کرده باشند.
اما از سوی دیگر، زبان آسوریان امروزی دنبالة زبان اشوریان باستان نیست، بلکه آنها خویشاوندی دوری با آن دارد. زبان آسوریان ( سریانی ) همچون زبان آشوریان از خانوادة بزرگ زبانهای سامی ( آمریکانا، ذیل زبانهای سامی ) یا حامی ـ سامی است ( دایرهالمعارف بزرگ شوروی ) . زبان آشوری باستانی، یا زبانی است مستقل و یا لهجهیی است از زبان بابلی باستان، و به هر حال از گروه شرقی زبانهای سامی شمرده میشود، ولی منشأ زبان سریانی از شاخة، شمالی این خانواده است ( آمریکانا، ذیل زبانهای سامی ) . زبان آسوریان امروزی که به آرامی تلمود بابلی و به زبان مندایی نزدیک است به نامهای آرامی جدید و سریانی جدید نیز خوانده میشود. کسانی را که به این زبان سخن میگویند سریانیان و آسوریان مینامند و تنها بعضی، آنان را «آرامیان» نامیده ( تسرتلی، 16 ) و یا از بقایای آرامیان شمردهاند ( دایرهالمعارف بزرگ شوروی، ذیل آرامیان ) .
آرامیان مردمی از خانوادة سامیان بودند که تا اوایل هزارة 2 ق م در شبهجزیرة عربستان سکونت داشتند، لیکن در ربع آخر این هزاره یا حتی پیش از آن به سوی شمال، به بینالنهرین، سوریه و آشور مهاجرت کردند ( آمری . . .
... [مشاهده متن کامل]
آسوریان ایران بیشتر ساکن تهران و ارومیهاند و در اهواز، باختران، همدان، قزوین، اصفهان، تبریز، و سلماس نیز زندگی میکنند. بجز ایران، مناطق کوهستانی کردستان عراق و ترکیه هم از مراکز تجمّع سنتی و مهم آسوریان است ( تسرتلی، 16, 17 ) . با اینهمه، پاتریارک یا اسقف اعظم آسوریان مقیم ایالات متحدة آمریکاست ( واترفیلد، 79، مایر. ذیل کلیسای آسوری ) .
شواهد زبانشناسی و مردمشناسی طبیعی یا زیستی ثابت میکند که آسوریان، مسیحیان سریانیزبان و از خانوادة سامیاند و با اینکه اختلاط با مردمان دیگر، تغییراتی در ساختمان جسمانی ایشان به وجود آورده، اما گروههای اصیلتر، شکل و خصوصیات سامی خود را حفظ کردهاند ( فیلد، 59 ) . اینان از دیرباز به اعتقاد نستوری ( نکـ نسطوریه ) پایبند بودهاند، لیکن در میان آنان آسوریان یعقوبی مونوفیزیت ( نکـ یعقوبیه ) و گروهی وابسته به کلیسای کاتولیک رم ـ که خویشتن را کلدانی ( نکـ کبدانیان ) میخوانند ـ و اندکی ارتودُکس یونانی و پروتستانت انجیلی نیز یافت میشود. به علاوه، در حوالی سلماس آسوریانی زندگی میکنند که یهودیاند و به لهجة خاص خود، آرامی یهودی سخن میگویند ( تسرتلی، 17, 23 ) ، اما اینان همگی سابقة تاریخی مشترک دارند و اختلافات اعتقادیشان بعداً بروز کرده است ( بجز آسوریان یهودی، که اطلاع درستی از سابقة تاریخی آنان در دسترس نیست ) . کلیسای نستوری سریانیزبان در سرزمینهای شرقی ایران فعالیتهای تبلیغاتی گستردهای داشت و دامنة کارش به چین و هند نیز رسیده بود، چنانکه در برخی از نواحی جنوبی هند، چون مالابار و نیز در بخشهایی از چین و آسیای مرکزی، گروههای بسیاری بدان گرویدند ( هیستینگز، ذیل مسیحیان سریانی ؛ دایرهظالمعارف بزرگ شوروی؛ آمریکانا، ذیل نستوری گری ) . از سوی دیگر مارونیان لبنان نیز از مسیحیان سریانی شمرده میشوند و وجه مشترک همة این گروهها قبول زبانسریانی به عنوان زبان دینی است، هرچند که تکلم هر گروه به زبان محلی خویش است ( هیستینگز، ذیل مسیحیان سریانی ) ، ولی آسوریانِ موضوع این مقاله ظاهراً بقایای سریانی زبانان مسیحی شده در اعصار گذشتهاند.
آسوریان خود را از نسل آشوریان کهن، یعنی مردم کشوری که در 612ق م به دست مادها و متحدین آنان مضمحل شد، میدانند، اما بر سر این سخن گفتگوهای بسیار است. آشوریان باستانی، قوم و کشور خود را اشّور مینامیدند، اما آسوریان خود را سورایی . اسّورایی ، و اثورایی مینامند، که نام اخیر بیشتر به آسوریان کوهستاننشین اطلاق میشود ( دایرهالمعارف بزرگ شوروی؛ تسرتلی، 16 ) . واژة سورایی ( به معنی سریانی = سوریهیی نکـ پانوسی، 90 ) را شاید بتوان اختصار اسّورایی ( آشوری ) دانست. ولی درستی این فرض مسلم نیست ( همو، 91 ) ، چنانکه گروهی برآنند که نام آسوری برای این قوم سریانیزبان عنوان جعلی است و به قول فیلیپ حتّی، مبلغین آنگلیکن این نام را رواج دادند، و در آن زمان مورد پذیرش رهبران قوم نیز قرار گرفت ( حتّی، 519 ) . لیکن باید توجه داشت که نام آشور پس از سقوط امپراتوری آشور ادامه داشته است. در سنگنبشتههای هخامنشیان اثورا ( آشور ) نام یکی از ایالات آن امپراتوری است ( کنت، 166 ) ؛ در 116م، تراژن امپراتور روم ادیابنه، یا ادیابن ( واقع در شمال بینالنهرین و حوالی زاب بزرگ ) را تسخیر کرد و آن را با نام «آشور» ولایتی از روم گردانید ( اولیری، 17؛ دوبواز، 207 ) . این سرزمین که در اعصار گذشته قسمتی از امپرانوری آشور بود، بعداً باز به ایران ملحق گردید، در حالی که نینوا متعلق به آن محسوب میشد ( همو، 164 ) . آمیانوس که در دورة ساسانیان میزیست آشور را یکی از مسیحیانی بودهاند و تاتیان میگوید که او خود در «سرزمین آشوریان» به دنیا آمده است ( هیستینگز، ذیل مسیحیان سریانی ) .
بنا بر یک سند ارمنی، کریستاپور اول، کاتولیکوس یا جاثلیق ارمنستان ( میان سالهای 475، 480م ) نامهیی به مناطق آشوری مینویسد و آنان را از اختلاط بانستوریان برحذر میدارد ( الیسائوس، مقدمه، 16, 17 ) . باتوجه به نکات بالا عنوان آسوری برای این مردم به کلی بیاساس و خالی از سابقة تاریخی نمینماید، و شاید قومی که در این کوهستانها از دیرباز میزیستهاند نام خود را به رغم تغییر زبان، همچنان حفظ کرده باشند.
اما از سوی دیگر، زبان آسوریان امروزی دنبالة زبان اشوریان باستان نیست، بلکه آنها خویشاوندی دوری با آن دارد. زبان آسوریان ( سریانی ) همچون زبان آشوریان از خانوادة بزرگ زبانهای سامی ( آمریکانا، ذیل زبانهای سامی ) یا حامی ـ سامی است ( دایرهالمعارف بزرگ شوروی ) . زبان آشوری باستانی، یا زبانی است مستقل و یا لهجهیی است از زبان بابلی باستان، و به هر حال از گروه شرقی زبانهای سامی شمرده میشود، ولی منشأ زبان سریانی از شاخة، شمالی این خانواده است ( آمریکانا، ذیل زبانهای سامی ) . زبان آسوریان امروزی که به آرامی تلمود بابلی و به زبان مندایی نزدیک است به نامهای آرامی جدید و سریانی جدید نیز خوانده میشود. کسانی را که به این زبان سخن میگویند سریانیان و آسوریان مینامند و تنها بعضی، آنان را «آرامیان» نامیده ( تسرتلی، 16 ) و یا از بقایای آرامیان شمردهاند ( دایرهالمعارف بزرگ شوروی، ذیل آرامیان ) .
آرامیان مردمی از خانوادة سامیان بودند که تا اوایل هزارة 2 ق م در شبهجزیرة عربستان سکونت داشتند، لیکن در ربع آخر این هزاره یا حتی پیش از آن به سوی شمال، به بینالنهرین، سوریه و آشور مهاجرت کردند ( آمری . . .