اسوریان

لغت نامه دهخدا

( آسوریان ) آسوریان. ( اِخ ) نام قومی از نژاد سامی ، ساکن بابل که سپس بسواحل وسطای دجله و جبال مجاور آن هجرت کردند و در آنجا دولتی کوچک به نام آسور بنیاد نهادند. و آسور نام رب النوعی معبود آنان بود. پایتخت این ملک نیز در ابتدا شهری به همین نام بود ولی در دوره های بعد شهر کالاه ( در توریة: کالَح ) و پس از آن نینوا را عاصمه ملک کردند و استقلال آنان میان قرن هیجدهم و پانزدهم ق.م. است. و رفته رفته این دولت بزرگ شد، از طرفی تا مصر و از یک سو تا کویر ایران و ارمنستان انبساط یافت و ماد و پارس دست نشانده او شدند وایلام را از میان برداشت و پس از قریب ده قرن مردم ماد بر آن دست یافته و منقرض گردید ( 606 ق.م. ). و در دوره هخامنشیان آسور یکی از چترپتی های ایران بود.

فرهنگ فارسی

( آسوریان ) نام قومی از نژاد سامی ساکن بابل

پیشنهاد کاربران

آسوریان، یکی از گروههای قومی ساکن در ایران و برخی کشورهای دیگر که هویت، فرهنگ و تاریخ مختص به خود دارند. جمعیت آسوریان جهان را بین 000‘300 تا حدود یک میلیون نفر تخمین زده‎اند که در ایران، عراق، ترکیه، سوریه، اردن، لبنان، ایالات متحدة امریکا، اتحاد جماهیر شوروی و برخی از کشورهای اروپایی زندگی می‎کنند ( دایره‎المعارف بزرگ شوروی؛ آمریکانا، ذیل نستوری گری ؛ کلارک، 141 ) . آسوریان ایران تا پیش از انقلاب بین 000‘70 تا 000‘90 نفر ( شاید 000‘75 نفر، دایره‎المعارف بزرگ شوروی، ذیل ایران ) بوده‎اند.
...
[مشاهده متن کامل]

آسوریان ایران بیشتر ساکن تهران و ارومیه‎اند و در اهواز، باختران، همدان، قزوین، اصفهان، تبریز، و سلماس نیز زندگی می‎کنند. بجز ایران، مناطق کوهستانی کردستان عراق و ترکیه هم از مراکز تجمّع سنتی و مهم آسوریان است ( تسرتلی، 16, 17 ) . با اینهمه، پاتریارک یا اسقف اعظم آسوریان مقیم ایالات متحدة آمریکاست ( واترفیلد، 79، مایر. ذیل کلیسای آسوری ) .
شواهد زبان‎شناسی و مردم‎شناسی طبیعی یا زیستی ثابت می‎کند که آسوریان، مسیحیان سریانی‎زبان و از خانوادة سامی‎اند و با اینکه اختلاط با مردمان دیگر، تغییراتی در ساختمان جسمانی ایشان به وجود آورده، اما گروههای اصیل‎تر، شکل و خصوصیات سامی خود را حفظ کرده‎اند ( فیلد، 59 ) . اینان از دیرباز به اعتقاد نستوری ( نکـ نسطوریه ) پای‎بند بوده‎اند، لیکن در میان آنان آسوریان یعقوبی مونوفیزیت ( نکـ یعقوبیه ) و گروهی وابسته به کلیسای کاتولیک رم ـ که خویشتن را کلدانی ( نکـ کبدانیان ) می‎خوانند ـ و اندکی ارتودُکس یونانی و پروتستانت انجیلی نیز یافت می‎شود. به علاوه، در حوالی سلماس آسوریانی زندگی می‎کنند که یهودی‎اند و به لهجة خاص خود، آرامی یهودی سخن می‎گویند ( تسرتلی، 17, 23 ) ، اما اینان همگی سابقة تاریخی مشترک دارند و اختلافات اعتقادیشان بعداً بروز کرده است ( بجز آسوریان یهودی، که اطلاع درستی از سابقة تاریخی آنان در دسترس نیست ) . کلیسای نستوری سریانی‎زبان در سرزمینهای شرقی ایران فعالیتهای تبلیغاتی گسترده‎ای داشت و دامنة کارش به چین و هند نیز رسیده بود، چنانکه در برخی از نواحی جنوبی هند، چون مالابار و نیز در بخشهایی از چین و آسیای مرکزی، گروههای بسیاری بدان گرویدند ( هیستینگز، ذیل مسیحیان سریانی ؛ دایرهظالمعارف بزرگ شوروی؛ آمریکانا، ذیل نستوری گری ) . از سوی دیگر مارونیان لبنان نیز از مسیحیان سریانی شمرده می‎شوند و وجه مشترک همة این گروهها قبول زبان‎سریانی به عنوان زبان دینی است، هرچند که تکلم هر گروه به زبان محلی خویش است ( هیستینگز، ذیل مسیحیان سریانی ) ، ولی آسوریانِ موضوع این مقاله ظاهراً بقایای سریانی زبانان مسیحی شده در اعصار گذشته‎اند.
آسوریان خود را از نسل آشوریان کهن، یعنی مردم کشوری که در 612ق م به دست مادها و متحدین آنان مضمحل شد، می‎دانند، اما بر سر این سخن گفتگوهای بسیار است. آشوریان باستانی، قوم و کشور خود را اشّور می‎نامیدند، اما آسوریان خود را سورایی . اسّورایی ، و اثورایی می‎نامند، که نام اخیر بیشتر به آسوریان کوهستان‎نشین اطلاق می‎شود ( دایره‎المعارف بزرگ شوروی؛ تسرتلی، 16 ) . واژة سورایی ( به معنی سریانی = سوریه‎یی نکـ پانوسی، 90 ) را شاید بتوان اختصار اسّورایی ( آشوری ) دانست. ولی درستی این فرض مسلم نیست ( همو، 91 ) ، چنانکه گروهی برآنند که نام آسوری برای این قوم سریانی‎زبان عنوان جعلی است و به قول فیلیپ حتّی، مبلغین آنگلیکن این نام را رواج دادند، و در آن زمان مورد پذیرش رهبران قوم نیز قرار گرفت ( حتّی، 519 ) . لیکن باید توجه داشت که نام آشور پس از سقوط امپراتوری آشور ادامه داشته است. در سنگ‎نبشته‎های هخامنشیان اثورا ( آشور ) نام یکی از ایالات آن امپراتوری است ( کنت، 166 ) ؛ در 116م، تراژن امپراتور روم ادیابنه، یا ادیابن ( واقع در شمال بین‎النهرین و حوالی زاب بزرگ ) را تسخیر کرد و آن را با نام «آشور» ولایتی از روم گردانید ( اولیری، 17؛ دوبواز، 207 ) . این سرزمین که در اعصار گذشته قسمتی از امپرانوری آشور بود، بعداً باز به ایران ملحق گردید، در حالی که نینوا متعلق به آن محسوب می‎شد ( همو، 164 ) . آمیانوس که در دورة ساسانیان می‎زیست آشور را یکی از مسیحیانی بوده‎اند و تاتیان می‎گوید که او خود در «سرزمین آشوریان» به دنیا آمده است ( هیستینگز، ذیل مسیحیان سریانی ) .
بنا بر یک سند ارمنی، کریستاپور اول، کاتولیکوس یا جاثلیق ارمنستان ( میان سالهای 475، 480م ) نامه‎یی به مناطق آشوری می‎نویسد و آنان را از اختلاط بانستوریان برحذر می‎دارد ( الیسائوس، مقدمه، 16, 17 ) . باتوجه به نکات بالا عنوان آسوری برای این مردم به کلی بی‎اساس و خالی از سابقة تاریخی نمی‎نماید، و شاید قومی که در این کوهستانها از دیرباز می‎زیسته‎اند نام خود را به رغم تغییر زبان، همچنان حفظ کرده باشند.
اما از سوی دیگر، زبان آسوریان امروزی دنبالة زبان اشوریان باستان نیست، بلکه آنها خویشاوندی دوری با آن دارد. زبان آسوریان ( سریانی ) همچون زبان آشوریان از خانوادة بزرگ زبانهای سامی ( آمریکانا، ذیل زبانهای سامی ) یا حامی ـ سامی است ( دایره‎المعارف بزرگ شوروی ) . زبان آشوری باستانی، یا زبانی است مستقل و یا لهجه‎یی است از زبان بابلی باستان، و به هر حال از گروه شرقی زبانهای سامی شمرده می‎شود، ولی منشأ زبان سریانی از شاخة، شمالی این خانواده است ( آمریکانا، ذیل زبانهای سامی ) . زبان آسوریان امروزی که به آرامی تلمود بابلی و به زبان مندایی نزدیک است به نامهای آرامی جدید و سریانی جدید نیز خوانده می‎شود. کسانی را که به این زبان سخن می‎گویند سریانیان و آسوریان می‎نامند و تنها بعضی، آنان را «آرامیان» نامیده ( تسرتلی، 16 ) و یا از بقایای آرامیان شمرده‎اند ( دایره‎المعارف بزرگ شوروی، ذیل آرامیان ) .
آرامیان مردمی از خانوادة سامیان بودند که تا اوایل هزارة 2 ق م در شبه‎جزیرة عربستان سکونت داشتند، لیکن در ربع آخر این هزاره یا حتی پیش از آن به سوی شمال، به بین‎النهرین، سوریه و آشور مهاجرت کردند ( آمری . . .

بپرس