اسوره

لغت نامه دهخدا

( اسورة ) اسورة. [ اَوِ رَ ] ( ع اِ ) ج ِ سِوار. ( ترجمان القرآن جرجانی ) ( دهار ). ج ِ سِوار، بمعنی یاره و دست برنجن. ( منتهی الارب ). || ج ِ اُسوار. یاره ها. ( منتهی الارب ).

اسورة. [ ] ( اِخ ) یکی از بلاد هند. ( تحقیق ماللهند ص 101 س 21 ).

اسورة. [ اَ وَ رَ ] ( اِخ ) رجوع به اسودة ( ده ) شود.
اسوره. [ اَ رَ ] ( اِخ ) رجوع به اسورا شود.

فرهنگ فارسی

یکی از بلاد هند

گویش مازنی

/asoore/ اسری

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَسْوِرَةٌ: دستبند
ریشه کلمه:
سور (۱۷ بار)

دانشنامه آزاد فارسی

اَسورِه (Asure)
در بخش های کهن ریگ ـ ودا (سرودهای ستایش خدایان)، از منظومه های چهارگانه ودایی به زبان کهن سانسکریت، به معنای وجود الهی، خدا، و نمایندۀ بزرگ خدایان. این کلمه به مرور زمان به معنی نمایندۀ اهریمن و دشمن خدایان به کار رفته است. اسوره معادل اهورا است که در اوستا به معنی بزرگ و سرور به کار رفته است.

پیشنهاد کاربران

اسورة جمع سوار ( بر وزن هزار ) به معنی دستبند است ، خواه از طلا باشد یا نقره ، و اصل آن از واژه فارسی دستواره گرفته شده ( اساور نیز جمع جمع است ) .
فَلَوْ لا أُلْقِی عَلَیْهِ أَسوِرَةٌ مِّن ذَهَب أَوْ جَاءَ مَعَهُ الْمَلَئکةُ مُقْترِنِینَ
...
[مشاهده متن کامل]

چرا دستبندهائی از طلا به او داده نشده ؟ ! یا اینکه چرا فرشتگان همراه او نیامده اند تا گفتار او را تصدیق کنند ؟ !
( تفسیر نمونه ج : 21 ص : 88 )

بپرس