[ویکی فقه] اِسْناد، اصطلاحی در
علوم حدیث و آن رسانیدن سخن است به گوینده آن با واسطه شماری از
راویان ، و بر زنجیره تشکیل شده از راویان تا
پیامبر (ص ) یا دیگر بزرگان
دین «سلسله اِسناد» اطلاق می گردد.
دو اصطلاح اسناد (جمع آن اَسانید) و سند (جمع آن اَسناد) گاه در گفتار
محدثان به جای یکدیگر به کار می رود، اما با نگاهی باریک بینانه می توان وجوه امتیاز دقیقی میان آن دو تشخیص داد: اِسناد با دارا بودن مفهوم مصدری ، هم در آثار
لغویان و هم نزد محدثان بالا بردن و رسانیدن سخن به گوینده آن دانسته شده است (رفع الحدیث الی قائله )، در حالی که سند به مفهوم «ما یُستَنَد به » عبارت از طریقی است به گوینده سخن که پیش از
متن حدیث قرار می گیرد. تفاوت اسناد به مفهوم نخست با سند در این است که سند به مجموع
راویان حدیث اطلاق می شود، امّا اسناد،
نقل حدیث همراه ذکر سند آن است.
مُسنَد و مُسنِد
حدیثی را که از
اسناد متصل تا پیامبر (ص ) برخوردار باشد، «مُسنَد» و
محدّث ِ اهل اسناد را «مُسنِد» خوانند.
علم الاسناد
اصطلاح «علم الاسناد» نیز گاه به عنوان تعبیری معادل با «علم اصول الحدیث » که در آن از احوال حدیث از حیث
صحت نقل و چگونگی انتقال آن بحث می شود، به کار رفته است .
بررسی لغوی
...
[ویکی شیعه] اِسْناد، اصطلاحی در علوم حدیث به معنای شمارش سلسله وار راویان یک حدیث، است، بدین صورت که وقتی
حدیثی از پیامبر (ص) یا دیگر بزرگان دین نقل شود، اشخاصی که این سخن را نقل کرده اند، یک به یک نام برده می شوند تا به صاحب سخن برسد. به زنجیرهٔ تشکیل شده از راویان تا صاحب سخن، «سلسلۀ اِسناد» اطلاق می گردد.
از نظر لغوی، مصدر «اِفعال» از ریشة ثلاثی «س ن د»، به مفهوم متعدی «تکیه دادن چیزی بر چیزی» و نیز مفهوم لازم «بالا رفتن» به کار رفته است، اما در انتقال این واژه از اصل لغوی به کاربرد اصطلاحی، گویا مفهوم اخیرِ لازم را به صورت متعدی «بالا بردن» (رفع) دگرگون ساخته اند.
[ویکی اهل البیت] اِسناد مصدر باب افعال از ریشه (س ن د) به معنی نسبت دادن خبری به دیگری به صورت مستند است
در اصطلاح به دو معنای مصدری و اسمی به کار رفته است
تفاوت اسناد به مفهوم نخست با سند در این است که سند به مجموع راویان حدیث اطلاق می شود، اما اسناد نقل حدیث همراه ذکر سند آن است.
سنت از جمله منابع دستیابی به احکام شرعی است. در استدلال کامل به سنت چند عنصر دخیل است و صحت سند و قابلیت آن برای اعتماد و استناد، از جمله این عناصر است؛ به این معنا که استدلال به یک حدیث بر اطمینان به صدور آن از معصوم علیه السلام متوقف است و تحقق آن بنا بر نظریه اصولیان به مذکور بودن سند روایت تا معصوم علیه السلام و اعتبار آن بر طبق موازین علم درایه و رجال است و بنا بر نظریه اخباریین (رجوع شود به: اخباری) به ذکر سند حدیث تا رسیدن به یکی از کتاب های معتبر می باشد.
جمعی از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، جلد 1، ص 488.
شادی نفیسی، اصطلاحات حدیثی
[ویکی اهل البیت] اِسناد. اِسناد مصدر باب افعال از ریشه (س ن د) به معنی نسبت دادن خبری به دیگری به صورت مستند است
در اصطلاح به دو معنای مصدری و اسمی به کار رفته است
تفاوت اسناد به مفهوم نخست با سند در این است که سند به مجموع راویان حدیث اطلاق می شود، اما اسناد نقل حدیث همراه ذکر سند آن است.
سنت از جمله منابع دستیابی به احکام شرعی است. در استدلال کامل به سنت چند عنصر دخیل است و صحت سند و قابلیت آن برای اعتماد و استناد، از جمله این عناصر است؛ به این معنا که استدلال به یک حدیث بر اطمینان به صدور آن از معصوم علیه السلام متوقف است و تحقق آن بنا بر نظریه اصولیان به مذکور بودن سند روایت تا معصوم علیه السلام و اعتبار آن بر طبق موازین علم درایه و رجال است و بنا بر نظریه اخباریین (رجوع شود به: اخباری) به ذکر سند حدیث تا رسیدن به یکی از کتاب های معتبر می باشد.
جمعی از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، جلد 1، ص 488.
[ویکی فقه] اسناد (ابهام زدایی). اسناد ممکن است اشاره به اشخاص و
شخصیت های ذیل باشد: • اسناد (علوم حدیث)، اصطلاحی در علوم حدیث به معنای رسانیدن سخن است به گوینده آن با واسطه شماری از راویان • اسناد (علم معانی)، یکی از اصطلاحات بکار رفته در ادبیات فارسی، به معنای پیوند دادن قسمتی از کلام را به قسمتی دیگر از آن، بر صورت ایجاب یا سلب
...
[ویکی فقه] اسناد (علم معانی). یکی از اصطلاحات بکار رفته در ادبیات فارسی، اسناد بوده که در لغت به معنی «نسبت دادن چیزی به چیزی یا به کسی» و در اصطلاح علم معانی، عاملی است که قسمتی از کلام را به قسمتی دیگر از کلام، بر صورت ایجاب یا سلب، پیوند می دهد.
اسناد (یا نسبت حکمیه و رابطه) پیوند میان مسند الیه و مسند را برای ایجاد مفهوم برقرار می کند که عامل این پیوند در زبان فارسی فعل است، مانند:ترکان پارسی گوی بخشندگان عُمرَند.
مسند و مسندالیه
در هر قطعه ادبی پیوندی بین کلمات وجود دارد که در اصطلاح علم معانی به آن مسند و مسندالیه گفته می شود.
انواع اسناد
۱) اسناد خبری: در این اسناد افادۀ حکم یا خبر،اعمّ از ثبوت یا سلب،ما بازاء خارجی دارد و ذاتاً قابل صدق و کذب است.۲) اسناد انشایی: در این اسناد، مفهوم در لفظ باقی می ماند و حکم، نسبت خارجی ندارد و به همین سبب قابل صدق و کذب نیست.
← انواع اسناد خبری
...
[ویکی فقه] اسناد (علوم حدیث). اِسْناد، اصطلاحی در علوم حدیث و آن رسانیدن سخن است به گوینده آن با واسطه شماری از راویان ، و بر زنجیره تشکیل شده از راویان تا پیامبر (ص ) یا دیگر بزرگان دین «سلسله اِسناد» اطلاق می گردد.
دو اصطلاح اسناد (جمع آن اَسانید) و سند (جمع آن اَسناد) گاه در گفتار محدثان به جای یکدیگر به کار می رود،
ابن جماعه ، محمد، ج۱، ص۳۰، المنهل الروی ، به کوشش محیی الدین عبدالرحمان رمضان ، دمشق ، ۱۴۰۶ق / ۱۹۸۶م .
حدیثی را که از اسناد متصل تا پیامبر (ص ) برخوردار باشد، «مُسنَد» و محدّث ِ اهل اسناد را «مُسنِد» خوانند.
علم الاسناد
اصطلاح «علم الاسناد» نیز گاه به عنوان تعبیری معادل با «علم اصول الحدیث » که در آن از احوال حدیث از حیث صحت نقل و چگونگی انتقال آن بحث می شود، به کار رفته است .
تهانوی ، محمداعلی ، ج۱، ص۲۷، کشاف اصطلاحات الفنون ، کلکته ، ۱۸۶۲م .
...