اسن


برابر پارسی: ( آسن ) بَدبو، گندیده

لغت نامه دهخدا

( آسن ) آسن. [ س ِ ] ( ع ص ) طعم بگشته. ( مهذب الاسماء ). طعم بگردانیده. بگردیده. مزه و بوی گردانیده. طعم بگردیده. گشته. گندیده ( آب ). آجن.
اسن.[ اَ س َ ] ( ص ، اِ ) واژونه. || جامه واژونه پوشیده. ( برهان ) ( انجمن آرای ناصری ) ( آنندراج ). اشن. ( برهان ). جامه ای باشد که بازگونه پوشیده باشند. ( جهانگیری ). || کالک. خربزه نارسیده. ( برهان ). خربزه نورسیده ( جهانگیری ). رجوع به اشن شود.

اسن. [ اَ ] ( ع مص ) تی پا زدن. اردنگ زدن. کسعْ. زهکونی زدن. زفکنه زدن. شلخته زدن. سرچنگ زدن.

اسن. [ اَ س َ ] ( ع مص ) در چاه درآمدن و از بوی بد آن بیهوش شدن. ( منتهی الارب ). بیهوش شدن از دم ِ چاه. ( زوزنی ). || متغیر شدن آب. بر گردیدن آب از مزه و رنگ : اسن الماء اسوناً و اسناً. ( منتهی الارب ).

اسن. [ اَ س ِ ]( ع ص ) آسن. مزه و رنگ بگردانیده. طعم و لون بگشته. آب ِ بگردیده. بگشته. آب ِ طعم بگشته. ( مهذب الاسماء ).

اسن. [ اُ س ُ ] ( ع اِ ) خو. خلق. عادت.ج ، آسان. || تاه نوار. || رسن. || بقیه پیه در ستور. ( منتهی الارب ). پاره پیه. || گوشت دیرینه. ( مهذب الاسماء ).

اسن. [ اَ س َن ن ] ( ع ن تف ) صیغه تفضیلی از سن . بزادبرآمده تر. سالمندتر. سالدارتر. سالخورده تر. بسال تر. مسن تر. کلانسال تر. بزرگتر. مهتر: و دعاءالأسن ارجی للاجابة. ( معالم القربة ).

اسن. [ اَ س ُن ن ] ( ع اِ ) ج ِ سِن . دندانها .

اسن. [ اُ س ُ ] ( اِخ ) وادیی است بیمن. و گویند وادیی است در بلاد بنی العجلان. ابن مقبل راست :
زارتک دَهماء وَهْناً بعدما هجعت
عنها العیون ُ باعلی القاع من اُسُن.
نصر گوید: اسن وادیی است بیمن و گفته اند از زمین بنی عامر است متصل بیمن. و هم ابن مقبل راست :
قالت سلیمی غداةالقاع من اُسُن
لا خیر فی العیش بعدالشیب والکبر
لولا الحیاء و لولا الدین عبتکما
ببعض ما فیکما اِذ عبتما عوری.
( معجم البلدان ).

اسن. [ اِ س ِ ] ( اِخ ) شهری به پروس رِنان در ساحل رود روهر، دارای 666740 سکنه ، مرکز عظیم ذغال سنگ و استخراج فلزات و کارخانه های اسلحه سازی کروپ بسال 1810 م. در آنجا دایر شد. محصولات شیمیایی آن مشهور است.

اسن. [ اِ س ُ ] ( اِخ ) رودخانه ای است بفرانسه ، که در موضع کُربی به رود سِن میریزد ( از ساحل یسار )، و طول آن 90 هزار گز است.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( آسن ) طعم بگشته
کمونی در بلژیک ( آنور ) در شمال آنور در سر حد هلند ۱٠/۴٠٠ سکنه .
کرسی کانتن پیرنه علیا از ناحیت تارب و راه آهن از آن می گذرد .

فرهنگ عمید

۱. واژگونه.
۲. جامۀ باژگونه، جامۀ وارو.
۳. خربزۀ نارس.

گویش مازنی

( آسن ) /aasesen/ پاره شدن - پوسیدگی در اثر مجاورت با آب یا رطوبت که در مدت طولانی به وجود آید & جای پاشنه ی در
/essan/ ایستادن

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] آسن. ریشه کلمه:
اسن (۱ بار)

«آسن» از مادّه «أسِن» به معنای «بدبو» است. بنابراین «ماء غیر آسن» یعنی آبی که بر اثر طولِ ماندن، یا غیر آن بوی آن دگرگون نشده است. این نخستین قسمت از نهرهای بهشتی است که در آن صرفاً آب زلال خوشبو و خوش طعم جاری است.
(بر وزن فَرَس و فَلْس) تغییر یافتن، گویند: «اَسَنَالماءُ) یعنی آب متغییر شد. در قاموس و اقرب الموارد مطلق تغیّر بوی آن نقل شده «آسِن»: آبی که رنگ و طعم آن تغییر یافته (قاموس) یعنی در بهشت نهرهایی است از آب تغییر ناپذیر. باید گفت: مراد مطلق عدم تغیّر است، نه فقط بوی آن. بهشت جای خلود و دوام است و مقتضای خلود، عدم تغیّر است. زیرا اصل کهولت از اسیاء در آنجا برداشته شده است.

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱(بار)
«آسن» از مادّه «أسِن» به معنای «بدبو» است. بنابراین «ماء غیر آسن» یعنی آبی که بر اثر طولِ ماندن، یا غیر آن بوی آن دگرگون نشده است. این نخستین قسمت از نهرهای بهشتی است که در آن صرفاً آب زلال خوشبو و خوش طعم جاری است.

دانشنامه عمومی

آسن. شهر آسن ( به هلندی: Assen ) پایتخت استان درنته در کشور هلند است. جمعیت این شهر 68 هزار نفر است. این شهر بیشتر از هر چیز بخاطر پیست بین المللی موتور سواری "تی تی" شهرت دارد و معمولا در فصل تابستان بخشی از مسابقات موتور جی پی در آن برگزار می شود و در همان دوران در شهر نیز فستیوال تی تی به مناسبت مسابقات جشن گرفته می شود. از دیگر جاذبه های توریستی شهر آسن می توان به موزه درنتس اشاره کرد که در سال 2018 میلادی آثار تاریخی ایران را نیز به نمایش گذاشت.
منطقه ای که اکنون به آسن شهرت دارد از حدود 80 هزار سال پیش سکونتگاه انسانهای نئاندرتال بود و ابزار آلات مورد استفاده آنها به تازگی کشف شده است. از حدود 5 هزار سال پیش آسن کنونی محل کشت و کار و مزرعه بوده است ولی زمان نقل مکان صومعه ماریا به عنوان تاریخ شکل گیری آسن شناخته می شود. تا قرن سیزدهم میلادی منطقه ای که اکنون آسن نامیده می شود فقط شامل چند مزرعه بود. در سال 1259 میلادی راهبه های صومعه ماریا به این منطقه نقل مکان کردند. بعد از گذشت قرن ها و به دلیل وجود این صومعه این منطقه گسترش یافت و اکنون به پایتخت استان درنته تبدیل شده است. در تاریخ 13 مارس سال 1809 میلادی آسن توسط لویی بناپارت پادشاه وقت هلند رسماً از روستا به شهر تبدیل شد، در آن زمان آسن 150 خانه و 700 نفر ساکن داشت و به دلیل شهرت و جایگاه فرمانداران شهر پایتخت استان درنته لقب گرفت.
ساکنین این شهر را بیشتر افراد غیر مهاجر و هلندی تشکیل می دهند. در سال 2020 جمعیت این شهر حدود 68 هزار نفر تخمین زده شد. بیشتر مردم شهر آسن یعنی حدود 20 هزار نفر حدود 25 تا 45 سال سن دارند هر چند تعداد جمعیت جوان این شهر یعنی از 0 تا 15 سال نیز کم نیست و تا 10 هزار نفر تخمین زده می شود.
عکس آسنعکس آسنعکس آسنعکس آسن

آسن(هیدروکربن). آسن ها یا پلی آسن ها دسته ای از ترکیبات آلی و هیدروکربن های آروماتیک چندحلقه ای هستند که از حلقه های بنزن بهم جوش خورده تشکیل شده اند. بیشتر این ترکیبات کاربردهای الکترونیک نوری داشته و به طور فعال در علومی چون شیمی و مهندسی برق مورد تحقیق قرار دارند. از پنتاسن در ترانزیستور اثرمیدانی آلی استفاده می شود.
۵ عضو اول بدون استخلاف این ترکیبات در جدول زیر ذکر شده است:
همچنین آسن ها از فرمول مولکولی کلی C۴n+۲H۲n+۴ پیروی می کنند.
عکس آسن(هیدروکربن)عکس آسن(هیدروکربن)عکس آسن(هیدروکربن)عکس آسن(هیدروکربن)عکس آسن(هیدروکربن)عکس آسن(هیدروکربن)

اِسِن ( به آلمانی: Essen ) یکی از شهرهای کشور آلمان است.
اسن یکی از شهرهای ایالت نوردراین - وستفالن آلمان می باشد که در مرکز منطقه رور قرار دارد و رودخانهٔ رور از میان محله های کوپفادره، هایزینگن، فیشلاکن و وردن می گذرد و دریاچه بالدنای زه را در جنوب این شهر تشکیل می دهد.
جمعیت این شهر در سال ۲۰۱۰ بالغ بر ۵۷۴٬۶۳۵ نفر برآورد شده است که از این جهت نهمین شهر بزرگ در آلمان و بعد از کلن، دوسلدورف و دورتموند چهارمین شهر بزرگ ایالت نوردراین - وستفالن محسوب می شود.
متوسط ارتفاع این شهر از سطح دریا ۱۱۶ متر است، بلندترین نقطه آن محله هایدهاوزن با ۲۰۲٬۵ متر ارتفاع و پست ترین نقطه آن با ۲۶٬۵ متر ارتفاع محله کارناپ می باشد.
اسن از طرف منطقهٔ رور در سال ۲۰۱۰ به عنوان «پایتخت فرهنگی اروپا» شناخته شده بود.
پیش تر این شهر مهم ترین مرکز تولید زغال سنگ و فولاد در آلمان شناخته می شد و در گذشته های دور نیز کارخانه های تولید آهن در آن قرار گرفته بوده اند.
بزرگ ترین کارخانجات تولیدکننده فولاد آلمان به نام شرکت تیسن کروپ ( به آلمانی: ThyssenKrupp ) در شهر اسن واقع شده است. [ ۱]
اسن یکی از مهم ترین عوامل توسعه دهندهٔ صنعت در منطقه بوده است و بیش تر اوقات به همراه دوسلدرف به عنوان «میز تحریر منطقهٔ رور» شناخته می شود.
در این شهر ۱۳ الی ۱۰۰ شرکت بزرگ آلمانی فعالیت می کنند. [ نیازمند منبع] برای نمونه، دفتر مرکزی مدیون در این شهر واقع است.
عکس اسنعکس اسنعکس اسن

اسن (اولدنبورگ). اسن ( اولدنبورگ ) ( به آلمانی: Essen Oldenburg ) یک شهر در آلمان است که در کلوپنبورگ واقع شده است. [ ۲] اسن ۸٬۱۲۵ نفر جمعیت دارد.
شهر اسان ( بلژیک ) خواهرخواندهٔ اسن اولدنبورگ هست.
عکس اسن (اولدنبورگ)عکس اسن (اولدنبورگ)عکس اسن (اولدنبورگ)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

آسن. آسِن (Assen)
مرکز استان درِنتِه، در هلند، به فاصلۀ ۲۵کیلومتری جنوب گرونینگن، با ۵۳,۳۰۰ نفر جمعیت (۱۹۹۶). در جنگ جهانی دوم در جنوب این شهر اردوگاه کار اجباری وستربانکقرار داشت.

اِسِن (Essene)
عضو فرقۀ یهود باستانی مستقر در حوالی بحرالمیت در حدود ۲۰۰پ م ـ۲۰۰ که اعضای آن بدین سبب که قیامت را نزدیک می دانستند با ریاضت و زهد زندگی می کردند. طومارهای بحرالمیت که در ۱۹۴۷ پیدا شدند، به گمان برخی محققان، کتابخانۀ این جماعت بوده است. یوحنای معمدان شاید از اسنیان بوده باشد (← بحرالمیت،_طومارهای).

پیشنهاد کاربران

اسَن: تلفظ بعض افراد مدعی باکلاس ( در تلفزیون زیاد دیده وشنیده میشه ) کلمه "اصلاً" هست.
با مرور زمان افراد مدعی زبان شناسی هستند این کلمه ریشه کلمات عربی هست:
اصل
اسل
فصل
عسل
فاصل
. . .
تعجبی هم ندارد!
این هم باگزارش حذف کنید!
آسن و آسنگر =آهن و آهنگر
در زبان های لکی و کردی و لری همین حالا هم تلفظ می شود .
در لکی آسن یعنی آهن.
آهنگر:آسنکه ر
لری بختیاری
آسِن، آژِنُو، چیلُو، آهن
پیلاد، ژارواری:فولاد
آسن/آهن در پهلوی آسن است جای افسوس و دریغ است که دهخدا از هر واژ عربی اگرچه نام یک خاربوته در دیار بنی عجل میان یمن و تهامه باشد یاد میکند و از آسن پهلوی و دیگر واژهای زنده که در زبان مردم ایران از کرد و بلوچ و دری زبان رواج دارد یاد نمیکند
آسِن - واژه اوستایی -
روح ( روه - در واژه روهان! ) واژه ای عربی و وام گرفته شده از فارسی است!
در فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) : هولس ( hols )
در اوستا: آسِن ( در واژه آسنا! )
پیشینیان ما باور داشتند که روه ( روح ) ما به مانند کرم ابریشم هست و برای آزاد شدن از جسم ( پیله ) باید آن را پرورش داد تا به پروانه ( لیسانس، آزادی ) رسید!
...
[مشاهده متن کامل]

( ( بی شک لیسانس واژه ای فرانسوی هست ولی وام گرفته شده از واژه پهلوی هست! ) )
لس: لیسه - کرم ابریشم، کرم پیله ساز ( پروانه! ) -
به آهستگی، نرم، روان - ابریشم، پرنیان، پرند، دیبا ( دیباج )
معنی: فطرت، سرشت پروردگار، نشانه اهورامزدایی ( سَروَر راستی، بزرگِ دانایی ) ، رنگ و بوی خدایی، هو ( هولس ) ! -
شخصیت، انسانیت، منش، نهاد، وجود، گوهره، نژاد، خیم!، آسِن ( در واژه آسنا! ) ، روه ( روح - در واژه روهان! ) -
نیک ( نیکو ) ، خوب، خوش، بهتر، شایسته، پسندیده، اَشا ( درست و راست ) ، هَژیر!

آسن ( aseŋ ) در زبان کوردی به آهن می باشد.
آسِن: ۱. بدبو، گندیده ۲. مانده یِ پیه
در زبان تاتی دانسفهانی به معنی ""آهن "" میباشد
اسم دختر و به معنی اسمان است
آسْنَ ( اوستایی ) 1 ـ نزدیک، قریب، از نزدیک 2ـ ذات 3ـ استعداد مادرزادی
این واژه در زبان پهلوی به معنی آهن است و با همین معنی در زبان کردی هنوز گفته می شود.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس