اسماء الله الحسنی

پیشنهاد کاربران

خدا شناسی
اسماء حُسنی یا نام های نیکوی خداوند نام هایی هستند که در اسلام برای الله به کار رفته است. غالبا شمار این نام ها را ۹۹ نام دانسته اند که بیشتر آن در قرآن آمده است، ولی برخی دیگر براین باورند شمار آن ها بیشتر است.
...
[مشاهده متن کامل]

نام های خدا در قرآن مجموعه ای از بیش از ۲۰۰ نام خداوند است که در قرآن ذکر شده اند و اصطلاحا، ۹۹ تای آن «اسماء الحسنی» یا نام های نیکوی خداوند خوانده می شوند. هر چند که تعداد نام های خدا، شامل صفت ها و کلمه های مرکب، در قرآن و سنت از ۹۹ عدد خیلی بیشتر هستند، ولی مسلمانان اعتقاد دارند که گروه برگزیده ای از نام ها ( نام های نیکو ) ، تعدادشان ۹۹ عدد است. [۱]
از میان این ۹۹ نام، ۸۵ تای آن مستقیما در قرآن ذکر شده است. اما تعدادی از این نام ها مستقیما در قرآن وجود ندارد. بعضی از محققان با رجوع به احادیث تا ۲۰۰ مورد از این نام ها را یافته اند.
محتویات [نمایش]
اسماء حسنی [ویرایش]
اسماء حُسنی را به ۳ گروه بخش کرده اند:
اسماء جمالی ( ۵۵ نام ) برای کسب رحمت و روزی به کار می روند.
اسماء جلالی ( ۲۲ نام ) برای ایجاد عداوت و از میان بردن حریف به کار می آیند.
اسماء مشترک ( ۲۲ نام ) بسته به نیت، خاصیت هر دو گروه قبلی را دارند. [۲]
اعتقاد بر این است که یکی از اسامی خدا که بر کسی دانسته نیست اسم اعظم است. و با بر زبان آوردن آن هر خواستهٔ گوینده برآورده خواهد شد.
فهرست نام های نیکوی خداوند [ویرایش]
نوشتار اصلی: نام های نیکوی خداوند
۹۹ نام خدا بر طبق سنت اسلام، به نامهای نیکوی خداوند معروفند. باید توجه داشت که در هیچ مرجعی فهرست زیبایی شناسانهٔ یکسانی که به ترتیب نام ها را در خود ذکر کرده باشد وجود ندارد.
اشاره به وجود نام های نیکو در قرآن [ویرایش]
اطلاعات بیشتر: نام های خدا در قرآن
در آیات زیر به وجود نام های نیکو برای خداوند اشاره شده است:[۳]
قرآن ۲۰. ۷ الله لا اله الّا هو له الاسماء الحسنی
ترجمه : او خداییست که نیست جز او خدایی، همان که دارای نام های نیکوست
قرآن ۷. ۱۸۰ و لله الاسماء الحسنی فدعوه بها
ترجمه : و او نام های نیکویی دارد، پس به آن ها بخوانیدش
فهرست نام های نیکوی خداوند [ویرایش]
در جدول زیر ۹۹ نام خدا بنا بر سنت اسلام، که به نام های نیکوی خداوند معروف اند، با ترجمه فارسی و معادل ابجد آن ها آمده است.
بر سر بیشتر این نام ها اتفاق نظر است؛ هر چند که در مورد تعدادی از آن ها همچنان اختلاف است. [۴][۵][۶][۷]
شماره عربی فارسی ابجد
۱ الرحمن بخشاینده ۲۹۸
۲ الرحیم مهربان ۲۵۸
۳ الملک پادشاه ۹۰
۴ القدوس مقدس ۷۰
۵ السلام پاک و سلامتی بخش عالم ۱۳۱
۶ المؤمن اطمینان دهنده ۱۳۶
۷ المهیمن نگهدارنده ۱۴۵
۸ العزیز باشکوه ۹۴
۹ الجبار توانگر ۲۰۶
۱۰ المتکبر بسیار بزرگ ۶۶۲
۱۱ الخالق آفریننده ۷۳۱
۱۲ البارئ درست ۲۱۳
۱۳ المصور نگارگر، صورتگر ۳۳۶
۱۴ الغفار همیشه بخشاینده ۱۲۸۱
۱۵ القهار فروکاهنده ۳۰۶
۱۶ الوهاب نیک بخشاینده ۱۴
۱۷ الرزاق همیشه روزی دهنده ۳۰۸
۱۸ الفتاح گشاینده ( پیروزکننده ) ۴۸۹
۱۹ العلیم داناترین ۱۵۰
۲۰ القابض می راننده، بیرون کشنده جان ها ۹۰۳
۲۱ الباسط گستراننده، فراخ کننده روزی ۷۲
۲۲ الخافض پست کننده، خوار کننده ۱۴۸۱
۲۳ الرافع ( به سوی خود ) بالا برنده ۳۵۱
۲۴ المعز عزیزکننده ۱۱۷
۲۵ المذل خوارکننده ۷۷۰
۲۶ السمیع شنواترین ۱۸۰
۲۷ البصیر بیناترین ۳۰۲
۲۸ الحکم دادگر ۶۸
۲۹ العدل بینهایت عادل ۱۱۴
۳۰ اللطیف آن که بر بندگانش لطف دارد ۱۲۹
۳۱ الخبیر آگاه ترین ۸۱۲
۳۲ الحلیم بسیار بردبار ۸۸
۳۳ العظیم بی انتها ۱۰۲۰
۳۴ الغفور بسیار بخشاینده ۱۲۸۶
۳۵ الشکور بسیار سپاسگزار ( پاداش دهنده بزرگ است مر عمل کوچک را ) ۵۲۶
۳۶ العالی بلند مرتبه ۱۱۰
۳۷ الکبیر بزرگ ترین ۲۳۲
۳۸ الحفیظ نگهدارنده ۹۹۸
۳۹ المقیت خوراک دهنده ۵۵۰
۴۰ الحسیب شمارنده ۸۰
۴۱ الجلیل بسیار گرانقدر ۷۳
۴۲ الکریم بسیار بخشنده ۲۷۰
۴۳ الرقیب نگهبان، بیننده و آماده ۳۱۲
۴۴ المجیب پاسخگو ۵۵
۴۵ الواسع گسترده، پهناور ۱۳۷
۴۶ الحکیم فرزانه، بسیار خردمند ۷۸
۴۷ الودود دوست ۲۰
۴۸ المجید بسیار لایق ستایش ( در ذات و صفات خود عظیم و نسبت به بندگان بسیار با خیر و احسان است ) ۵۷
۴۹ الباعث برانگیزنده مردگان ۵۷۳
۵۰ الشهید بیننده ۳۱۹
۵۱ الحق راست، درست ۱۰۸
۵۲ الوکیل عهده دار همه امور بندگان و موجودات ۶۶
۵۳ القوی پرزور ۱۱۶
۵۴ المتین سخت ( و نیز پاینده ) ۵۰۰
۵۵ الولی دوست، یار و نگهبان ۴۶
۵۶ الحمید ستوده ۶۲
۵۷ المحصی شمارنده ۱۴۸
۵۸ المبدئ نخستین آفریننده ۵۶
۵۹ المعید بازگرداننده، دوباره زنده کننده ۱۲۴
۶۰ المحیی زندگی بخش، هستی بخش ۶۸
۶۱ الممیت می راننده، نابود کننده ۴۹۰
۶۲ الحی زنده ۱۸
۶۳ القیوم قائم به ذات ( همه - آفریننده ای که کسی او را نیافرید ) ، پاینده ۱۴۶
۶۴ الواجد یابنده ۱۴
۶۵ الماجد بزرگوار ۴۸
۶۶ الواحد یکتای بی همتا ۱۹
۶۷ الاحد یگانه ( خدایی جز او نیست ) ۱۳
۶۸ الصمد بی نیاز ۱۳۴
۶۹ القادر توانا ۳۰۵
۷۰ المقتدر تعیین کننده ( قضا و قدر ) ، فراتر ۷۴۴
۷۱ المقدم فراپیش کشنده ۱۸۴
۷۲ المؤخر فراپس دارنده، پس گذارنده چیزها و نهنده آن ها بجای آن ها ۸۴۶
۷۳ الأول نخستین، اول پدیدارکننده وجود ۳۷
۷۴ الأخر واپسین، آخر فناکننده موجود ۸۰۱
۷۵ الظاهر آشکار ( پدیدار، هویدا ) ، همیشه پیروز ۱۱۰۶
۷۶ الباطن پنهان، همه دربرگیرنده ۶۲
۷۷ الوالی یگانه سرپرستی که همه ولایتها از اوست ۴۷
۷۸ المتعالی خود ستوده ۵۵۱
۷۹ البر نیکوترین ۲۰۲
۸۰ التواب همیشه توبه پذی . . .

بپرس