اسلیمیه

لغت نامه دهخدا

اسلیمیه. [ اِ می ی َ ] ( اِخ ) اسلیونو . شهریست در روم ایلی شرقی ، در دامنه جنوبی کوه «قوجه بلکان » بر نهری از توابع شط دانوب در 132هزارگزی شمال ادرنه. کارخانه های مشهور عبابافی دارد و گلاب گیری در این محل بسیار رایج است. زمانی اسلحه خوب در اینجا میساختند. در زمان اداره عثمانی سمت مرکز لوایی داشت و هر سال یک بار در این شهر بازار مکاره ترتیب میدادند. ( از قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به اسلیون شود.

فرهنگ فارسی

یا اسلیونو شهریست در روم ایلی شرقی در دامنه جنوبی کوه قوجه بلکان بر نهری از توابع شط دانوب در ۱۳۲ هزار گزی شمال ادرنه . کارخانه های مشهور عبا بافی دارد و گلاب گیری در این محل بسیار رایج است . زمانی اسلحه خوب در اینجا می ساختند در زمان اداره عثمانی مرکز لوایی داشت و هر سال یکبار در این شهر بازار مکاره ترتیب می دادند .

پیشنهاد کاربران

بپرس